Abstract:
بدون شک توجه به وضعیت فرهنگ اقتصادی و ارائة الگو برای ارتقای آن بر اساس مبانی اسلامی نقشی بیبدیل در پیشرفت ایران اسلامی دارد. در این تحقیق بهمنظور بررسی چگونگی ارتقاء فرهنگ اقتصادی جامعه در راستای وضعیت مطلوب، این فرضیه را مطرح میکنیم که تامل در آموزههای اسلامی و همچنین میراث تمدنی ایران اسلامی میتواند ما را در شکلدهی به الگوی مطلوب فرهنگسازی و تربیت اقتصادی امروز جامعه یاری دهد. برای بررسی این فرضیه از روش کتابخانه ای بهمنظور بررسی اسناد استفاده شده و اطلاعات آن به روش توصیفی تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آثار تمدنی در سه حوزة اصلی آثار حکما، متون اندرزنامهای و شریعتنامهها، میتوانند راهگشای تدوین الگوی اسلامی-ایرانی فرهنگ اقتصادی باشند.
No doubt, paying attention to the status of economic culture and proposing a model for promoting it according to Islamic principles have a prominent role in the progress of Islamic Iran. In order to investigate the way of enhancing the economic culture of society, the present paper discusses the proposition that probing into Islamic teachings and heritage of the civilization of Islamic Iran can contribute to designing an ideal model for the culture-making and economic education of society. The proposition has been examined through a library method to review the documents and resources and a descriptive method has been used to analyze the data. The research findings show that the products of civilization, which can be summarized in three main domains which include philosophers' works, texts of guidebooks, and books on sacred law can contribute to providing an Islamic- Iranian model of economic culture.
Machine summary:
"سؤال اصلی این مقاله عبارت است از اینکه، تربیت و فرهنگسازی اقتصادی در سابقة تمدنی ایرانی اسلامی این سرزمین، چه جایگاهی داشته و دارای چه آموزههایی بوده است؟ آیا امکان استفاده از آموزههای دینی برای طراحی و تدوین الگوی مطلوب فرهنگ اقتصادی جامعة امروز وجود دارد؟ این مقاله، ضمن معرفی آثار مختلفی که در طول قرنها، ساخت بخشی از فرهنگ جامعه ایران اسلامی را بر عهده داشته، و تجربیات روز برخی کشورها در این زمینه، در تلاش است تا امکانپذیری استفاده از آموزههای تمدنی برای فرهنگسازی اقتصادی را بررسی نماید.
مجموعههای تدبیر منزل دانشمندان مسلمان، با استفاده از دستهبندی آثار فلاسفة یونان باستان، بهویژه افلاطون، ارسطو و بروسن (Bryson) در این زمینه بهعنوان دومین شاخه از حکمت عملی، در کنار دو شاخة دیگر آن، یعنی تهذیب اخلاق و سیاست مدن، و بهرهگیری از قالبهای تمثیلی و داستانی پندنامهها و اندرزنامههای ایرانی و هندی با محتوای اسلامی، به توسعه و بسط و نیز دینیسازی و بومیسازی آموزههای آنها، بهویژه از جهت غایت و روش همت گماشت؛ چراکه هدف آموزههای یونانی رسیدن به سعادت ارسطویی، با جنبهای کاملا مادی و دنیوی بود.
بسیاری از مفاهیمی که از آثار حکما برداشت میشود، میتواند در ساخت یک الگوریتم فکری، نه تنها در حوزة اقتصاد، بلکه در سایر حوزههای علوم انسانی نیز بهکار آید؛ منطقی برای تفکر، که سبب افزایش قابلیت تحلیل نظاممند روابط و تعاملات اقتصادی و اجتماعی افراد گشته و آنها را در اینکه بتوانند با بهرهگیری از این دانش و مهارتهای پایه، هنگام مواجهه با مسائل زندگی روزمره و زندگی کاری خود عالمانه عمل کنند، یاری رساند."