Abstract:
تمدن جدید بر مبنای فلسفه پایهگذاری شده است از این رو ارائه دانش سیاسی در تمدن اسلامی به زبان عقلی- فلسفی ضرورتی غیرقابل انکار میباشد. شناساندن دانش سیاسی عقلی تمدن اسلامی امکان مطالعات تطبیقی از یک سو و مطالعات بینرشتهای از سوی دیگر را در سطح بینالمللی فراهم میکند. روش به کار رفته در این مقاله، «اسنادی» است و با رویکرد تفسیری به شناساندن دانش سیاسی میپردازد. نوشته حاضر نحوه فهم و درک مسلمانان را از این دانش و فرآیند تولید آن را در تمدن اسلامی نشان میدهد. از دادههای این پروژه میتوان برای نظریهپردازی سیاسی، تاریخنگاری دانش سیاسی و فلسفه دانش سیاسی در تمدن اسلامی استفاده کرد.
Machine summary:
"اما سنت، این فضای سازنده علوم سنتی (و به تبع دانشهای سیاسی اسلامی) چیست؟ سنت از نظر نصر در معنای فنیاش به معنای «حقایق یا اصولی است که دارای منشأ الهی بوده و بر بشر و در واقع بر کل قلمرو کیهانی وحی و الهام شده است...
در واقع، اصول وحیانی اسلامی که تحت سه مقوله کلی عقاید، اخلاق و احکام شرعی قرار میگیرند به همراه تجلیات تاریخی این اصول که طی قرنها صورت تحقق به خود گرفتهاند ساختار سنت/ دین اسلام را فراهم میکنند؛ ساختاری که سازنده دانش سیاسی در تمدن اسلامی میباشد.
به طور طبیعی دانش سیاسی نیز از این روند بیرون نخواهد بود و سیاست بشری با ارجاع به آموزههای انبیا و اولیا که در مرتبه هستیشناختی برتری قرار دارند میتواند دانش سیاسی نزدیکتری به واقعیت در اختیار ما قرار دهد؛ از این روست که قرآن کریم و سخنان معصوم(ع) سرچشمه خردورزی سنت اسلامی و دانش سیاسی میباشد (بکار، 1385: 72) و آموزههای آن معیار ارزیابی دانش سیاسی بشری به شمار میآیند؛ دانشی که به لحاظ ساختاری ـ همان طور که در قسمت پیشین بدان اشاره شد ـ شامل سه بخش فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و اخلاق مدنی میگردد.
از وجهه نظر اسلامی این امر حاصل نمیشود مگر آنکه حاکمیت سیاسی به نحوه تدبیر الهی در جهان هستی آگاهی داشته باشد؛ از این رو میان تدبیر سیاسی و تعالیم وحیانی ارتباط مستقیمی برقرار میشود و کسب مقام سیاسی و اعمال حاکمیت سیاسی در گرو شناخت کامل مراتب نظام هستی و از جمله هستی انسان برای حاکمان سیاسی میباشد."