Abstract:
مناسبات جنسیت و ارزش اخلاقی، یکی از مسائل بنیادین در پژوهشهای اخلاقی است. در دوران معاصر، جنبشهای به اصطلاح طرفدار برابری زنان با مردان، یکسره به انکار ابتنای هنجار اخلاقی بر جنسیت پرداختهاند؛ هرچند برخی از آنها در ادعایی تناقضآمیز، خواهان برتری ارزشی زنان شدهاند. رویکرد رایجتر در اینباره آن است که اگرچه ممکن است جنسیت در هنجار حقوقی تأثیر بگذارد، نمیتواند منشأ تفاوت در هنجار اخلاقی گردد. در این نوشتار با توجه به لایههای مختلف هنجار اخلاقی و پیشفرضهای کلامی و فلسفی اخلاق و مطالعهٔ آنچه در این باب در قرآن و روایات آمده، نشان داده میشود که جنسیت میتواند در برخی از لایههای هنجار اخلاقی تأثیرگذار باشد؛ در حالی که ابتنای برخی دیگر از لایههای آن بر جنسیت غیر ممکن است.
Machine summary:
"از منظر دروندینی و بر اساس نصوص و تفسیر عالمان مسلمان از ظواهر گزارههای موجود در منابع اصلی اسلام، وجود تفاوت فیالجمله بین نوع زن و نوع مرد در ساحتهای مختلف وجود آدمی، یعنی حوزههای معرفتی و شناختی، انگیزش و هیجان و در حوزهٔ جسمانی و بدنی قابل انکار نیست؛ اما پس از قبول این تفاوتهای طبیعی جنسیتی آیا میتوان نتیجه گرفت که باید بین زن و مرد در نظام تشریعی و به ویژه نظام اخلاقی و حقوقی به همان اندازه تفاوت وجود داشته باشد؟ پاسخ این پرسش در مبحث بعد جستجو میشود.
در اینجا این شبهه مطرح میگردد که آیا پذیرش این نظام فیالجمله متفاوت، مبتنیکردن ارزش اخلاقی بر امری غیراختیاری و غیرعادلانه نیست؟ آیا موضوع خوبی و بدی، باید و نباید و حق و تکلیف نباید فعل اختیاری انسان باشد؛ چرا که در غیر این صورت فعل، ویژگی اخلاقی خود را از دست میدهد و مصداق تکلیف به غیر مقدور خواهد بود؟ در پاسخ باید گفت: اولا، اختیاری بودن عمل، شرط لازم برای اتصاف آن به خوبی و بدی یا بایستی و نبایستی و یا استحقاق و عدم استحقاق است؛ ولی کافی نیست؛ ثانیا، ادعا این است که جنسیت، یکی از عناصر تأثیرگذار در اختیاری بودن عمل است برای نمونه، در حالی که شیردادن به کودک برای زنان مقدور و درنتیجه یک تعهد اخلاقی است، همین کار برای مردان غیر مقدور بوده، وآنها چنین تعهدی ندارند."