Abstract:
یکی از مسائل مهم در دین پژوهی تطبیقی و نیز در فلسفه دین و الهیات جدید، مسئله نسبت میان ادیان است. از سویی تعدد و تنوع ادیان و از سوی دیگر جهانی شدن ناشی از دنیای متجدد، با افزایش توجه و نگاه پیروان ادیان به یکدیگر، دیدگاه هایی همچون حصرگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی را در باب نسبت ادیان به بار آورده است. در این میان، فریتیوف شوان و دیگر سنت گرایان به نظریه »وحدت متعالی ادیان» قائل اند. بنابر این دیدگاه، وحدتی حقیقی در ادیان وجود دارد که درونی و متعالی است. شوان با تاکید بر منشا الهی دین و با تمایز نهادن میان ظاهر و باطن دین یا شریعت و طریقت، و با بهره مندی از مفاهیم و کلیدهای راهگشایی همچون مطلق و نسبی، در بینش و نگرشی مابعدالطبیعی، تنوع ادیان را ناشی از گوناگونی وحی ها، متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های بشری می داند. از نظر او، کثرت صور قدسی مانع وحدت حقیقی ادیان در بالاترین مراتب وجود نیست و هرچند بیشتر انسان ها – که اهل ظاهرند، نمی توانند این وحدت برین را فهم کنند، عارفان اهل باطن، با شهود عقلانی و تحقق پذیری معنوی ناشی از تمییز مابعدالطبیعی و تمرکز بر حقایق عقلانی و معنوی، به دریافت وحدت درونی و متعالی ادیان نائل می شوند.
Machine summary:
تمايز ميان ظاهر و باطن دين و به تعبير ديگر تمايز ميان بعد بيروني و بعـد دروني هر سنت ديني ، که گنون نيز بر آن تأکيد ورزيده اسـت (گنـون ، ١٣٨٩، ص ٢١-٣٥)، اهميتي اساسي و محوري در آثار شوان دارد و با اثبات «وحدت متعالي اديـان » چنـان گـره خورده است که اگر تمايز ميان اين دو بعد دين و نسبت ميان آنها دقيقـا فهـم نشـود، فهـم کامل اين نظريه ، و به طور کلي دريافت ديدگاه سنت گرايان در باب «وحدت دروني اديان »، ميسر نخواهد بود.
pp ,١٩٩١ ,Nasr) البته شوان از تناقض نمايي هاي بيان معنوي و تنگناهاي اظهار بصيرت هاي معنـوي آگـاه است و اين واقعيت را مي پـذيرد کـه عالمـان مابعدالطبيعـه سـنتي در بيـان عقلـي معرفـت شهودي خود غالبا از الهيات پيروي مـي کننـد، امـا بـا توجـه بـه محـدوديت هـا و تعينـات اجتناب ناپذير در الهيات توضيح مي دهد که تنهـا در مابعدالطبيعـه محـض اسـت کـه حـق ٣ وجوه گوناگوني را آشکار مي سازد که با يکديگر متفاوت اند و عقل تغيير موضع مي دهد تـا با اين تفاوت ها هماهنگ شود.
به اين معنا که با توجه به نگرش مابعدالطبيعي به هستي و فهم و دريافت مراتب واقعيت ، و در واقع با تحقق پذيري ناشـي از تعقل شهودي و تمييز مابعدالطبيعي و تمرکز بر حقايق معنوي است کـه مـي تـوان بـه ايـن وحدت متعالي و دروني اديان دست يافت .