Abstract:
سخن سنجانی که درباره موسیقی شعر شاملو به جستجو و پژوهش پرداخته اند، شعر سپید او را یکسره از عناصر عروضی تهی می دانند. نگارنده برای نخستین بار در این جستار کوشیده است تا با زبان دانش عروض، بخشی از ویژگی های موسیقی بیرونی در شعر سپید شاملو را آشکار سازد. البته این به معنی آن نیست که ما شعر او را عروضی می شماریم، زیرا آنچه به عروض سنتی معنی می بخشد، نظم ریاضیوار است و از آنجا که این نظم در زنجیره های هجایی شعر سپید شاملو برهم می خورد، عروضی خواندن آن درست نیست. با این همه در سنجش با آهنگ شعر سنتی، درصد دوری و نزدیکی آهنگ سخنان گوناگون یکسان نیست و شعر سپید شاملو، برخلاف شعر پیروانش، دارای تکرارهای به هنجار موسیقایی است و آهنگی نزدیک به وزن عروضی دارد؛ یا دست کم با پشتوانه و پیش زمینه ذهنی عروضی سروده شده است.
Machine summary:
از آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣـﻲﺑﻴﻨـﻴﻢ در ﻫﻤﻴﻦ ﺷـﻌﺮ ﻛﻮﺗـﺎه، ﭼﻬـﺎر وزن از آن ﺷـﺶ وزن در ﻫـﻢ ﻣـﻲآﻣﻴﺰﻧـﺪ و ﻫﻨﮕﺎﻣـﻪای از رﻧﮕﺎرﻧﮕﻲ وزن ﺑﺮ ﻣﻲاﻧﮕﻴﺰﻧﺪ: 1- ﻫﺰج ﻣﺮﺑﻊ ﺳﺎﻟﻢ )ﺗﺮا ﻣﻦ ﭼﺸﻢ در راﻫﻢ( 2- ﻫﺰج ﻣﺴﺪس ﺳﺎﻟﻢ )ﺗﺮا ﻣﻦ ﭼﺸﻢ در راﻫﻢ ﺷﺒﺎﻫﻨﮕﺎم( 3- ﻫﺰج ﻣﺜﻤﻦ ﻣﺤﺬوف )وز آن دﻟﺨﺴﺘﮕﺎﻧﺖ راﺳﺖ اﻧﺪوﻫﻲ ﻓﺮاﻫﻢ( 4- ﻫﺰج ﻣﺜﻤﻦ ﺳﺎﻟﻢ )ﮔﺮم ﻳﺎد آوری ﻳﺎ ﻧﻪ ﻣﻦ از ﻳﺎدت ﻧﻤﻲﻛﺎﻫﻢ( و ﮔﺬﺷﺘﻪ از اﻳﻦ، ﺳﻪ وزن دﻳﮕﺮ در اﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ در ﻋﺮوض ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪﻛـﺎر ﻧﻤـﻲرود و ﺗﺎ ﻛﻨﻮن ﻛﺴﻲ ﻧﺎﻣﻲ ﺑﺮ آﻧﻬﺎ ﻧﻨﻬﺎدهاﺳﺖ: 1- ﻣﻔﺎﻋﻴﻠﻦ 4 ﺑﺎر + ﻓﻌﻮﻟﻦ )ﻛﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ در ﺷﺎخ ﺗﻼﺟﻦ ﺳﺎﻳﻪﻫﺎ رﻧﮓ ﺳﻴﺎﻫﻲ( 2- ﻣﻔﺎﻋﻴﻠﻦ 5 ﺑﺎر + ﻣﻔﺎﻋﻴﻞ )ﺷﺒﺎﻫﻨﮕﺎم، در آن دم ﻛﻪ ﺑﺮ ﺟﺎ درهﻫﺎ ﭼﻮن ﻣﺮدهﻣﺎران ﺧﻔﺘﮕﺎناﻧﺪ( 3- ﻣﻔﺎﻋﻴﻠﻦ 5 ﺑﺎر )در آن ﻧﻮﺑﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﺪد دﺳﺖ ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ ﺑﻪ ﭘﺎی ﺳﺮو ﻛﻮﻫﻲ دام( ﮔﻮﻧﻪﮔﻮﻧﻲ ﺧﻴﺮهﻛﻨﻨﺪة ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺑﻴﺮوﻧﻲ )وزن( در اﻳﻦ ﺳﺮودهﻫﺎ ﭼﻨﺎن اﺳﺖ ﻛـﻪ ﻏﺎﻟﺒـﺎ ﻧﻤﻲﺗﻮان دو ﺳﺮودة ﻧﻴﻤﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن وزﻧﻲ ﻳﻜﺴﺎن ﻳﺎﻓـﺖ.
ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﺷﻌﺮ را ﺑﺮ اﻳﻦ ﭘﺎﻳﻪ، ﻫﻔﺖ ﻣﺼﺮاﻋﻲ ﻣﻲﺧﻮاﻧﻴﻢ و ﻣﺼﺮاعﻫـﺎ را از دﻳﺪ ﻋﺮوﺿﻲ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ: 1- ﭼﺮاﻏﻲ ﺑﻪ دﺳﺘﻢ ﭼﺮاﻏﻲ در ﺑﺮاﺑﺮم )ﻓﻌﻮﻟﻦ ﻓﻌﻮﻟﻦ ﻓﻌﻮﻟﻦ ﻓﺎﻋﻠﻦ ﻓﻌﻞ( ﺷﻌﺮ ﺑﺎ ﺳﻪ ﻓﻌﻮﻟﻦ )ﻳﻚ ﻣﺼﺮاع ﻛﺎﻣﻞ در ﺑﺤﺮ ﻣﺘﻘﺎرب ﻣﺴﺪس ﺳﺎﻟﻢ( آﻏﺎز ﻣـﻲﺷـﻮد، وﻟـﻲ ﺷﺎﻋﺮ ﺑﻲدرﻧﮓ ﺑﺤﺮ ﻣﺘﺪارک را ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ اﻳﻦ وزن ﻣـﻲﻛﻨـﺪ: »ﻓـﺎﻋﻠﻦ ﻓﻌـﻞ« - »ﻓـﺎﻋﻠﻦ« ﻣﺘﺪارک ﺳﺎﻟﻢ و »ﻓﻌﻞ« ﻣﺘﺪارک ﻣﺨﺒﻮن ﻣﻘﻄـﻮع اﺳـﺖ- و از اﻳـﻦ ﭘـﺲ ﺷـﺎﻫﺪ ﺗﻜـﺮاری ﺑﻪﻫﻨﺠﺎر ﺑﺮﭘﺎﻳﺔ اﻟﮕﻮی ﺑﺤﺮ ﻣﺘﺪارک ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺑﻮد.