Abstract:
استفاده از رحم جایگزین به شکلی که در آن صاحب رحم (مادر جانشین) وابستگی تکوینی (از طریق تخمک) با طفل ندارد و تنها جنین زوج دیگری را در رحم خود پرورش می دهد و به دنیا می آورد، به منزله یکی از روش های جدید کمک باروری، علاقه بسیاری از زوجین نابارور را در ایران جلب کرده است. در اینکه از نظر عرفی، حقوقی و فقهی، مادر، کدام یک از این دو نفر است استدلال های مخالف و موافقی مطرح شده است. لکن در این مقاله اثبات شده است که در حالت استفاده از رحم جایگزین، مادر جانشین با وجود آنکه از نظر حمل وزایمان، با طفل ارتباط طبیعی دارد لکن نمی توان پرورش جنین در رحم زن و تولد از او را منشا امر اعتباری دانست. در اینکه آیا می توان به کمک وحدت ملاک نشر حرمت در رضاع، حکم قرابت رضاعی را به مورد بحث جریان داد مسئله اختلافی است. هر چند از لحاظ وجدانی و اخلاقی، حکم به عدم تحقق قرابت، قابل قبول نیست لکن از نظر متد اصولی، این امر موجه به نظر می رسد.
Using surrogacy as one of the new ways of supporting fertility in a way that the owner of the womb (surrogate mother) does not have any creational relationship (through ovum) with the child، merely raising the fetus of another couple and giving birth to it، has attracted the attention of many infertile couples in Iran. Whether the mother is one or the other of these two according to customs، law and jurisprudence has been a matter of discussion and argument among proponents of either idea. However this article has proved that in case of using surrogacy-in spite of surrogate mother’s physical relationship with the child in terms of pregnancy and child birth-، raising the child and his birth through surrogate mother can not justify a subjective legal consideration. Whether the unity of criterion in spreading hurma through breastfeeding is enough to extend the ruling of foster relationship to the object under question is a controversial topic. Although the ruling of absence of relationship is not acceptable morally and naturally، it is plausible through the methodology of principles of jurisprudence
Machine summary:
استفاده از رحم جایگزین به شکلی که در آن صاحب رحم (مادر جانشین) وابستگی تکوینی (از طریق تخمک) با طفل ندارد و تنها جنین زوج دیگری را در رحم خود پرورش میدهد و به دنیا میآورد، به منزله یکی از روشهای جدید کمک باروری، علاقه بسیاری از زوجین نابارور را در ایران جلب کرده است و بسیاری از فقها و حقوقدانان شیعه نیز آن را جایز دانسته و منع شرعی برای آن قائل نشدهاند.
هر یک از این دو زن، یکی از نظر تکوینی از طریق تخمک و دیگری از نظر حمل و زایمان، با این کودک ارتباط طبیعی دارند در اینکه از نظر عرفی، حقوقی و فقهی مادر کدامیک از این دو است استدلالهای فقهی و حقوقی مخالف و موافقی مطرح شده است که ما در این مقاله به نقد و بررسی استدلال قائلین به قرابت نسبی و نیز قرابت رضاعی صاحب رحم با طفل متولد از رحم جایگزین میپردازیم.
و در مورد بحث نیز مسلما این وضع موجود است به عبارت دیگر آیا میتوان گفت وقتی رضاع با احتمال شرایط خاص خود سبب نشر حرمت و مانع نکاح باشد به طریق اولی تکامل و تشکل طفل در رحم، میتواند نسبت به نکاح مانعیت داشته باشد؟ رابطه حقوقی کودک ناشی از صاحب رحم اجارهای یا عاریهای با اختلاف مبانی متفاوت است.