Abstract:
مباحث عرفان و شـریعت از مباحـث مهـم ، ضـروری و زنـده در مطالعـات عرفانی است . دیرینه این مباحث مقایسه ای و تطبیقی در دو حوزة عرفان اسلامی و الهیات اسلامی دست کم به زمان بروز نحلـه ای عرفـانی در قـرن دوم هجـری میرسد. مسئله این نوشتار که از مقوله مباحث عرفان و شریعت است بررسی تطبیقی اسم مستاiر در نصوص شریعت و تعین اول در متون عرفانی است . بحث چینش نظام هستی و نحوة تعـین و تنـزل و صـدور ماسـویالله ، بـه ویـژه در تعینـات و تنزلات آغازین آن ، را باید در متون شریعت ، در مباحـث اسـماء، جسـتجو کـرد. فرضیه ای که در این نوشتار درصدد اiبات آن هستیم این است کـه اسـم مسـتاiر اولین تعین حق تعالی و حلقه واسطه میان ذات حق تعالی و سایر اسماء اوسـت . با این هدف ، ابتدا به جایگاه اسم مستاiر و مفاد آن در روایات و رابطه آن با ذات حق و تعین اول و iانی میپردازیم . با بررسـی اسـم مسـتاiر در متـون روایـی و بررسی تعین اول در متون عرفانی، بر این فرضیه پای میفشاریم که اسم مسـتاiر در روایات همان تعین اول در عرفان است و نیز به این دیدگاه گردن مینهیم که اسماء مستاiره در معنای دومی و به اشتراکات لفظی به دسته ای از اسماء در تعین iانی قابل تطبیق است . و البته ، نظریه برخی اهل معرفت که اسم مستاiر را عنـوان مشیری به مقام ذات میدانند ـ ضمن کرنش و احترام بـه ایـن بزرگـان ـ دارای ابهام و خدشه میدانیم . علم انسان کامل به اسـم مسـتاiر و مظهـر ایـن اسـم در هستی، به عنوان دو مبحث کاربردی و شیرین ، نکات پایانی این نوشـتار خواهـد بود.
Machine summary:
اسم مستأثر یا اسماء مستأثره همان شئون ذاتیه در احدیت اند که فوق تعینـات اسمائی در واحدیت است و انسان کامل با تجلی احـدی ذاتیـه بـه آن علـم پیـدا میکند و علم به این تعین اجمالی و در مقام فناء از تعینات بشری اسـت و خبـر دادن از آن بر اساس فهم باقیمانده از آن در مقـام بقـاء پـس از فنـاء مـیباشـد.
در بررسی این تحلیل اشاره میکنیم که اسم مستأثر گاهی برگزیـده و مسـتأثر نزد حق تعالی میباشد، به گونه ای که احدی به آن علم ندارد [کـه همـین بحـث مورد نظر نوشتار حاضر است ]، و گاهی برگزیده برای خداوند و اولیاء کامـل او، یعنی معصومین : است و گاهی برگزیده برای خواص اولیاء است ایـن تحلیـل از اسماء مستأثره و اطلاق آن بر دسته ای از اسماء در تعین ثانی مـیتوانـد در شـرح روایات و متونی که سخن از اسماء مستأثره و مظاهر آن در عالم و نیز در علـم و آگاهی انسان کامل به آن سودمند باشد.
(قونوی، ١٣٨١: ١٤٩) برخی اهل معرفت بر اساس تقریر دیگری اسـم مسـتأثر را همـان مقـام ذات دانسته اند، با این بیان که از سویی این اسم دارای ظهوری در عالم نیست و هـیچ نحوه خروج و ظهوری در بطون و غیب مطلق ندارد و از سویی دیگـر تنهـا ذات مطلقه است که دارای ظهور نیست و تمامی تعینات و اسـامی حـق دارای ظهـور میباشند.