Abstract:
چکیده بررسیمهمترینتألیفدرحوزۀعرفاننظری،یعنیفتوحاتمکیۀابنعربی، گویای آن استکهمؤلفاینکتاب،رویکردهایی مختلف بهاحادیث پیامبر (ص) داشته است؛ چنانکه دربیان موضوعهای فقهی، به احادیث کامالتوجهکرده و کنکاشهایی فقهالحدیثی،اعماز بررسیهایسندیو متنی انجام داده است؛ اما دربارۀ روایتهای اعتقادی، هرگز چنین دقتهاییصورتنگرفتهومؤلفبهانواعاحادیثجعلی،ضعیفیاتقطیع و تأویلشده استناد کرده است؛ بدان سبب که ازدیدگاه ابنعربی، مکاشفههای عرفانی اصالت دارد؛ تا بدانجا که مالک تشخیص صحت و سقماحادیثنیز همینیافتههایعارفاناست؛حالآنکهآموزههایپیامبر اکرم(ص)دربارۀراههدایتازطرفی،مصوننبودنکشفوشهودعرفانی غیرمعصومان از خطا و انحراف از طرف دیگر و نیز شواهد دالبر کارآمدنبودن شیوۀعارفان، دیدگاهو عملکردابنعربی رادربارۀ احادیث بهچالشکشیدهاست.
Machine summary:
" ابنعربی در این عبارتها، به اصالت و اولویتداشتن مکاشفههای عرفانی دربارۀ معارف، تصریح کرده و اهمیت این امور نزد وی تاحدی است که مباحث عقلی و نقلی را به حاشیه میکشاند؛بههمینسبب،وی از «ادلۀ قاطعه»و «براهینساطعه» دستکشیده و با رغبتیبسیار،به الهامهای عرفانیپرداختهاست.
ابنعربی و سخنان صحابه ابنعربی عقیدۀ عموم اهل سنت را دربارۀ صحابۀ پیامبر (ص) باور داشته است؛ چنانکه دربارۀ آنها توصیه کرده است: « ال سبیل إلی تجریح واحد منهم فعنهم نأخذ الدین الذی نعبد اهلل به و عاملهم بالعدالة فی األخذ عنهم و التتهمهم فهم خیر القرون» (ابنعربی،بیتا: 1/ 211)؛یعنی: هیچراهیبرای رد حتی یکی از صحابه وجود ندارد؛ زیرا ما دینی را که خداوند را با آن میپرستیم، از آنها گرفتهایمو در یادگیریدین، عدالتصحابهرادرنظر گیر وبهآنهاتهمتجعلو افترامزنکه آنها بهترینافرادتمام دورهها هستند.
اگرتاریخصدور حدیث، معلومنبودوتشخیصزمانصدورآن، دشواربود،پسبایدحدیثیراپذیرفتکهبه رفعحرجدردین،نزدیکتراست؛زیراآنحدیث،مؤیدیازقرآنکریمداردکهمیفرماید: «ماجعل علیکم فی الدین من حرج»: خدادردین، کارسنگینوسختیبرشماقرارنداد1ونیز فرمود: «یرید اهلل بکم الیسر و الیرید بکم العسر»:خداوند راحتیشمارامیخواهد؛ نهزحمت شما را1و در حدیث آمده است: «آنچه که شما را به آن امر نمودم، پس آن مقدار که میتوانید، انجامشدهیدوآنچهشماراازآننهیکردم، پسترکشنمایید»9واگردررفع حرج، مساویبودند، از اعتبارنمیافتندوتو مختاریبههرکدامازآندو که میخواهی، عمل نمایی(ابنعربی،بیتا:1/921).
باوجود اینکه ابنعربی درضمن توصیههای خویش، توجه به روایتهای متواتر را یادآوری کرده است(ابنعربی،بیتا: 1/ 211)، نهتنهابهحدیثمتواترثقلین هیچاشارهاینکرده؛ بلکهدر آثار خویش نیز از این منابع بیمانند، چندان بهرهای نبرده است و بهویژه تعالیم عترت، غایب بزرگآثارایندانشمند است؛ برایناساس،مسیریکهویبرایمطالباعتقادیپیموده، غیراز راهروشنیاستکهنبیاکرم(ص)برایهدایتمسلمانانترسیمکردهاست."