Abstract:
تبیین حیات پس از مرگ و معاد، مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و ساحت های وجودی اوست. اندیشمندان با ارائه رویکردهای گوناگون در این زمینه، تبیین های متفاوتی را ارائه کرده اند، که عمدتا مبتنی بر رویکرد فلسفی در این زمینه اند؛ اما بسیاری از متکلمان مسلمان، دیدگاهی مادی انگارانه از انسان دارند و اصل وجود نفس یا غیرمادی بودن آن را نمی پذیرند. با این حال، ایشان به معاد باور دارند و درباره حیات پس از مرگ تبیین ویژه خود را ارائه می دهند. سید مرتضی نخستین متکلم شیعی است که این رویکرد را در مباحث انسان شناختی متکلمان مطرح ساخته است. ادله ای که وی بر این مطلب اقامه کرده، اغلب مبتنی بر مادی بودن ادراک و عدم معقولیت پذیرش ساحتی غیرمادی در انسان اند. براین اساس وی از حقیقت مرگ، عالم برزخ و آخرت نیز تبیینی متفاوت ارائه می دهد. این مقاله، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی دیدگاه سید مرتضی را بررسی می کند.
The exploring the question of the life after death and resurrection depends on recognizing man's reality and his existential spheres. Thinkers have provided different explanations in this respect through offering different approaches، most of which are based on philosophical approach. However، many Muslim theologians have a materialistic view on man and do not accept the very existence of soul or the idea of its immateriality. They، however، believe in resurrection and provide their own explanation about the life after death. Sayyed Murtaza is the first Shiite theologian who presented this approach in theologians' anthropological discussions. The proofs he has provided for his view are mostly based on the materiality of perception and irrationality of accepting man's immaterial sphere. Accordingly، he has provided a different explanation of the reality of death، isthmus and the hereafter. The present paper uses to expound his view.
Machine summary:
"البته با توجه به دیگر آثار وی که در آنها تصریح میکند «حی فعال»، که فلاسفه آن را «نفس» مینامند، همین مجموعة مشاهدهپذیر (مجموعة بدن و اجزای آن) است (شریف مرتضی، 1411ق، ص114)، و آنچه را فلاسفه دربارة نفس گفتهاند، نمیپذیرد و نقد میکند (شریف مرتضی، 1374ق، ص39؛ همو، 1998م، ج2، ص395)، نمیتوان گفت که سید مرتضی به «نفس» بهمنزلة ساحتی وجودی در انسان اعتقاد داشته؛ بلکه نهایت چیزی که میتوان به وی نسبت داد این است که نفس عرضی است در انسان، که موجب حیات وی میشود.
عالم برزخ و کیفیت آن سید مرتضی در آثار خود اصطلاحات «حیات برزخی» و «عالم برزخ» را به کار نبرده است، و بر اساس مبنای وی در باب ساحتهای وجودی انسان که روح را جسم میشمرد، و آن را پس از مرگ فاقد ادراک میداند، باید گفت که حیات برزخی بیمعناست و باید منکر آن شد؛ اما بهرغم این مبنا، وی مسئلة عذاب قبر را با تمسک به اجماع میپذیرد، و برای رفع استحالة آن بیان میکند که گویا کسانی که عذاب قبر را محال دانستهاند، اینگونه پنداشتهاند که مرده در حال مرده بودن عقاب میشود؛ درحالیکه مرده پس از اینکه دوباره زنده شد، عقاب میگردد.
بر این اساس سید مرتضی برای انسان نوعی حیات برزخی تصویر میکند که در آن حقیقت انسان باز همان مجموعة سازوار بدن مادی اوست؛ بدنی که از برخی اجزاء بدن دنیوی (اجزاء حیاتی) بهعلاوه اجزایی غیر از اجزای بدن دنیوی، تشکیل شده است؛ اما باید توجه کرد که این مطلب با مشاهدات و تجربههای ما تفاوت دارد؛ زیرا آنچه از بدن مادی پس از مدتها حضور در قبر دیده میشود، نهتنها جزئی بر آن افزوده نمیشود، بلکه روزبهروز تحلیل میرود و سرانجام تبدیل به خاک میشود."