Abstract:
مقصود از روش عقلی و روش نقلی در این نوشتار منبع بودن عقل و نقل در کسب معرفت است؛ اما عقل گذشته از منبع بودن، در روش نقلی نیز نقش آفرینی می کند. بدیهی است در روش نقلی، عقل نیز کارایی دارد، ولی نه به منزله منبع بلکه به مثابه ابزاری در اختیار متن. کاربست عقل ابزاری در روش نقلی ـ کلامی به معنای نقش آفرینی عقل در استنباط و دفاع از نقل است. نشان دادن نحوه به کارگیری عقل در استفاده کردن از متون وحیانی در کسب معرفت یکی از ضرورت های این تحقیق است که در کتب کلامی کمتر به این امر مهم پرداخته و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزله ابزاری در اختیار نقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی ـ تحلیلی بهره گرفته می شود. به همین جهت به کتب کلامی جهت یافتن نمونه های مختلف به کار گیری عقل در بهره بردن از نقل مراجعه می شود. نقش استنباطی، نقش تبیینی ـ دفاعی و نقش اعتباربخشی از جمله کارکردهایی اند که در نوشته حاضر بدانها اشاره شده است.
This paper takes a probing look at intellectual and transmitted method in the sense that intellect and transmission are the source of acquiring knowledge. However، intellect is not only regarded as a source but also it plays role in transmitted method. Intellect plays an effective role in this method not as a source but as an instrument at the service of text. The application of instrumental intellect in the transmitted-theological method refers to the role which intellect plays in inference and in defending the transmission. One of the main questions of this paper is the application of intellect in using revelatory texts to acquire knowledge، which have not given due attention in theological works. The present paper aims at expounding the different roles of intellect as an instrument at the service of transmission. Some of the functions to which this paper points are: inferential role، explanatory role، defending role and validation role. A descriptive-analytical method is used.
Machine summary:
"نقش عقل در روش نقلی کلامی طبیعی است در روش نقلی، عقل نیز حضور دارد و به گونههای متفاوت ایفای نقش میکند؛ زیرا فهم متن بدون بهکارگیری عقل معنا ندارد؛ ولی پرسش اصلی این پژوهش اقتضا میکند تنها به کارکردهایی اشاره کنیم که درونمنبعی بهشمار میآیند؛ درنتیجه نباید انتظار داشت در این مقاله اثبات حجیت برای نقل، یا به عبارت دیگر کارکرد اعتباربخشی به اصل نقل از جمله تواناییهای عقل قرار داده شود؛ زیرا هرچند چنین کارکردی برای عقل وجود دارد، فعالیت مزبور، کارکرد درونمنبعی نیست؛ بلکه از جمله کارکردهای عقل در روش عقلی بهشمار میآید و بهعبارت دیگر عقل در این کارکرد نقش ابزاری ندارد؛ بلکه منبع مستقل برای معرفت محسوب میشود.
اگر در استنباط تنها به برخی از نصوص توجه شود و از برخی دیگر غفلت گردد، ممکن است مطلبی استنباط شود که با بقیة آموزهها سازگار نباشد؛ برای نمونه اگر در استنباط معنای اجر رسالت پیامبر صرفا به آیة «قل لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی» (شور: 23) توجه شود میتوان محبت اهلبیت( را از جمله مصادیق اجر رسالت دانست و چنین برداشت کرد که این آیه درصدد بیان معنای اجر رسالت است و میفرماید اجر رسالت مادی نیست؛ بلکه این اجر دو نوع یا دو فرد دارد: اجری که خداوند میدهد و دیگری محبتی که مردم باید به اهلبیت ایشان داشته باشند."