Abstract:
رسانه ها می توانند با بهره جستن از نمادها و واژه ها، به پدیدهها و حوادث و رفتارها و کردارها، محتوا و معنای خاص خود را اعطا کنند و از رهگـذر انتقـال ایـن معنـی و محتوا، بر فرد مصرفکننده تاثیری ژرف بگذارند و او را از گزند بحرانهـای هـویتی ، فرهنگی ، معرفتی ، ارزشی ، سیاسی و اجتماعی برهانند یـا در معـرض و مـسیر چنـین بحرانی هایی قرار دهند. به بیان دیگر، رسانه ها می توانند بازی بالقوه پایـانناپـذیری از نشانه ها را پایه گذاری کنند که نظم جامعه و احساس آرامش و ثبات روانی ، شخصیتی و هویتی افراد را تقویت یا تضعیف کند. در نوشتار حاضر، دوگانگی چهره و نقش رسانه ها (در جهان اطلاعاتی ـ ارتباطاتی امروز و نیز، در جامعه متحول امروز ایرانی و در عرصه بحران هویت )، مـورد تامـل و تعمـق بیشتر قرار گرفته است و با پیشنهاد رهیافت ها و راهبردهایی ، این امکان ملـی و فراملـی بی بدیل (رسانه ) در مسیر تدبیر بحـرانهـای متـوالی و وضـعی خـود (در عرصـه هـا و ساحت های گوناگون) قرار گرفته است .
Machine summary:
اهمیت این رابطه زمانی عمیق تر درک خواهد شد کـه بدانیم ، امروزه ما در در متن و بطن «فرایند رسـانه ای شـدن » فزاینـده زنـدگی مـی کنـیم (رایمر و گیبینز٢، ترجمه انصاری، ١٣٨١) که از رهگذر آن، فرهنگ رسانه ای بـه نحـوی روزافزون، از فرهنگ چاپی ، به فرهنگ الکترونیکی در حال تغییر است ؛ رسانه ها همواره در مسیر درگیر شدن در فرایندهای فراملی و در حال تجـاری شـدن و خـارج شـدن از قلمرو نظارت و کنترل دولتی هستند؛ مالکیت رسانه ها، در سراشـیبی متمرکـز شـدن در دست تعداد اندکی از شرکت ها قرار گرفته است ؛ فنـاوریهـای جدیـد، دسـت انـدرکار ایجاد دگرگونی و تحـول در فراینـد رسـانه ای شـدن هـستند؛ خـصلت بینـامتنی بـودن رسانه های همگانی نیز به طور روزافزونی در مسیر افزایش قرار گرفته است ؛ رسـانه هـای الکترونیک، نزدیکی و بی واسطگی ، تعامل و واکنش دوسویه را برای انسانها به ارمغـان آوردهانـد و رسـانه هـای جدیـد، امکـان دسترسـی بـه اطلاعـات را بـرای شـهروندان، سیاستمداران و دیوانسالاران افزایش دادهاند، جمع آوری، انباشت و توزیـع اطلاعـات را 1.
درباره پـسرهای ایـن گروه در بین شاخص های متغیر مستقل ، به ترتیب سهم شـاخص هـای احـساس تنهـایی اجتماعی و احساس بی ارزش بودن در جامعه در تبیین واریانس متغیـر وابـسته ، از همـه شاخص ها بیشتر است .
دربـاره پسرهای این گروه در بین شاخص های متغیر مـستقل ، بـه ترتیـب ، سـهم شـاخص هـای احساس بیزاری اجتماعی ، احـساس تنهـایی اجتمـاعی و احـساس بـی ارزش بـودن در جامعه ، در تبیین واریانس متغیر وابسته از همه شاخص ها بیشتر است .