Abstract:
این مقاله به بازشناسی تصویر حلاج در آثار مولانا و واکاوی کلام مشهور «اناالحق» می پردازد و می خواهد نگاه مولوی را به احوال و آثار حلاج دنبال کند. مشرب حلاج که مخالفان او از آن به «اتحاد» و «حلول» تعبیر می کنند، از نظر معتقدان او بیشتر به «استغراق» تعبیر می شود. مولانا در آثارش نام حلاج را به طور مکرر ذکر کرده است. وی اندیشه حلاج را در آثار خود بازتاب داده و با همه مصایبی که بر حلاج رفته، او را سربلند و سعادتمند یافته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که مولانا اندیشه حلاج را هضم و جذب کرده است.
Machine summary:
"با چنین قدر و مرتبه منصور بود از وصل کاملان مهجور زانکه اندر جهان عشق او را مرتبۀ اولین بد ای دانا در میان خدا ندادش راه ز آخرین خود نگشت هیچ آگاه (سلطان ولد، بی تا: ٢٢٥) به همین دلیل ، نام حلاج در آثار مولوی بسیار تکرار شده است و کلام او به صورت های مختلف از حل و درج و تضمین ، در آثار او انعکاس یافته است .
آتـــــش عشـــــق زن در ایـــــن پنبـــــه همچو حلاج و همچو اهل صفا آتــــش و پنبـــــه را چــــه مـــــی داری این دو ضدند و ضد نکرد بقا (همان ، ١٣٥٥، ج١: ١٥٤) شـــــراب شـــــیره انگـــــور خـــــواهم حریف سرخوش مخمور خواهم مـــرا بـــویی رســـید از بـــوی حـــلاج ز ساقی باده منصور خواهم (همان ، ج٣: ٢٦١) چـــــو کـــــرد آن مـــــی دگرســـــانش نمود آن جوش و برهانش انـــــــاالحق بجهـــــــد از جـــــــانش زهی فر و زهی برهان (همان ، ج٥: ٣) مولوی در یک رباعی ، حلاج را غوطه ور در اقیانوس نیستی و در حال سفتن در اناالحق معرفی کرده است : منصور حلاجی که اناالحق می گفت خاک همه ره به نوک مژگان می رفت در قلزم نیستی خود غوطی خورد آنگه پس از آن در اناالحق می سفت (مولوی ١٣٥٥، ج٨ :٧١) در یک غزل نیز دو مصراع از یک بیت منسوب به حلاج را تضمین کرده است : بهر تو گفته ست منصور حلاج «یا صغیرالسن یا رطب البدن » شیر مست شهد تو گشت و بگفت «یا قریب العهد من شرب اللبن » (همان ، ج٣: ٢٣٦) مولوی حلاج را رسیده به حق و سعادتمند می داند: نور تویی ، سور تویی ، دولت منصور تویی مرغ که طور تویی ، خسته به منقار مرا (همان ، ج١: ٣٠) این تعبیر را در مثنوی نیز به کار برده است : چشم دولت سحر مطلق می کند روح شد منصور اناالحق می زند (همان ، ٣٨٢٦/٥/١٩٢٥) و در ستایش او می گوید: چون که وادیدیم او منصور بود ما همه ظلمت بدیم او نور بود (همان /٤٤٩٠/٣) نتیجه در این مقاله نشان داده شد که مولوی ، قوس زندگی حلاج(٨) را پیموده و با اندیشه عرفانی و اجتماعی او هم رای و هم صدا و با قشرهای پایین جامعه ، مأنوس و همدرد شده است ."