Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی اعتیادپذیری دانشجویان براساس متغیرهای جمعیت شناختی، اهمالکاری تحصیلی، و متغیرهای بینفردی بود. همچنین، در این پژوهش میزان اعتیادپذیری دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. روش: نمونهی این پژوهش شامل 500 نفر (260 زن و240 مرد) بودکه با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدآبادان انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامههای مشخصات فردی، آزمون تشخیص افراد در معرض اعتیاد و اهمالکاری تحصیلی آیتکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها: باتوجه به نتایج 6/ 23 درصد از کل دانشجویان مورد بررسی در معرض اعتیاد قرار دارند. مردان بیشتر از زنان اعتیادپذیری نشان دادند. بین اعتیادپذیری و سن ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین، متغیرهای وضعیت اقتصادی، سن و رشته تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی در مجموع 13درصد از واریانس اعتیادپذیری و از بین متغیرهای بین فردی متغیرهای دوستان مصرف کننده و خانواده از همگسیخته 2/ 13درصد از واریانس اعتیادپذیری دانشجویان را تبیین کردند. نتیجهگیری: این پژوهش دارای تلویحات کاربردی در پیشگیری از اعتیاد است.
Objectives: This study aimed to predict addictability among the students، based on demographic variables، academic procrastination، and interpersonal variables، and also to study the prevalence of addictability among these students. Method: The participants were 500 students (260 females، 240 males) selected through a stratified random sampling among the students in Islamic Azad University Branch Abadan. The participants were assessed through Individual specification inventory، addiction potential scale and Aitken procrastination Inventory. Findings: The findings showed %23/6 of students’ readiness for addiction. Men showed higher addictability than women، but age wasn’t an issue. Also variables such as economic status، age، major، and academic procrastination predicted %13، and among interpersonal variables، the variables of having friends who use drugs and dissociated family predicted %13/2 of the variance in addictability. Conclusion: This study contains applied implications for addiction prevention.
Machine summary:
"در پژوهش کردمیرزا، آزاد و اسکندری (1382) تحت عنوان هنجاریابی آزمون آمادگی اعتیاد به منظور شناسایی افراد مستعد سوءمصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه تهران، با نمونهای شامل 500 دانشجو و 108 معتاد داوطلب انجام شد، نتایج نشان داد که بین گروههای آموزشی (هنر، انسانی، فنی مهندسی، پزشکی) در آسیب پذیری نسبت به اعتیاد تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در عین حال گروه آموزشی هنر بیشترین آسیب را نسبت به سایر گروهها نشان دادند.
متغیرهای جمعیت شناختی موردنظر در این پژوهش شامل سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی و رشته تحصیلی است و متغیرهای بین فردی نیز شامل محل سکونت، دوستان مصرف کننده مواد، آشنایی یا عدم آشنایی دانشجویان با مرکز مشاوره دانشگاه، خانواده از هم گسیخته و عضویت درگروههای Wright & Klee رسمی بوده است.
ازآنجا که هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سؤال بوده است که آیا براساس متغیرهای جمعیت شناختی، اهمالکاری تحصیلی، و متغیرهای بین فردی میتوان میزان اعتیادپذیری دانشجویان را پیشبینی کرد؟ به همین منظور متغیرهای جمعیت شناختی شامل سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی، رشته تحصیلی، و اهمالکاری تحصیلی و متغیرهای بینفردی شامل محل سکونت، دوستان مصرفکننده مواد، آشنایی یا عدم آشنایی دانشجویان با مرکز مشاوره، خانواده از هم گسیخته و عضویت در گروههای رسمی به عنوان عوامل اثرگذار بر اعتیاد مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در ارتباط با متغیرهای بین فردی نیز با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری که به منظور تعیین سهم هریک از متغیرهای یادشده درپیشبینی اعتیادپذیری انجام شد، مشخص شدکه از بین متغیرهای مختلف متغیرهای دوستان مصرف کننده مواد و خانواده ازهم گسیخته در پیشبینی متغیر وابسته (اعتیادپذیری) نقش داشته است."