Abstract:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 20 تا30 ساله دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 92-1391 بود که از بین آنها نمونهای به حجم 200 نفر به صورت خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه مقیاس آمادگی اعتیاد؛ مقیاس رابطه والد- فرزندی و مقیاس بررسی نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر و دانشجویان پسر با رابطه با پدر و خردهمقیاسهای عاطفه مثبت، آمیزش و ارتباط بود. بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر با رابطه با مادر و خردهمقیاسهای عاطفه مثبت، آزردگی و سردرگمی و ارتباط نیز همبستگی منفی و معنادار دیده شد، همچنین بین اعتیادپذیری دانشجویان پسر و خردهمقیاس ارتباط با مادر همبستگی منفی معنادار وجود دارد. بین گرایش به جنس مخالف در دانشجویان پسر با رابطه با پدر، عاطفه مثبت و آمیزش همبستگی منفی و معنادار دیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رابطه با پدر و رابطه با مادر میتواند هم اعتیادپذیری دانشجویان دختر و هم اعتیادپذیری دانشجویان پسر را پیشبینی کند. نتیجهگیری: چنانچه والدین نتوانند تعامل مناسب و سازندهای را با نوجوان یا جوان خود برقرار کنند، فرزند دچار محرومیت عاطفی و هیجانی شده و ممکن است این فقر هیجانی و کمبود عاطفی وی را به سمت اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف سوق دهد.
Objective: the purpose of this study was to study relationship between interaction parent-child with addictability rate and heterosexual orientation in students. Method: The statistical population consisted of all students of Guilan University in 2012-2013 academic year، which among them a sample of 200 students were selected by random cluster sampling method and they completed preparation to addiction scale; relationship between parent–child scale and attitude and heterosexual orientation before marriage. Findings: Correlation analysis indicated a significant negative correlation between addictability in female students and male students with relationship with father، and positive affect، interlace and communication subscales. The relationship between female students’ addictability with relationship with mother and positive affect، hurt and confusion and communication subscales was observed significant negative correlation، also there is a significant negative relationship between male students’ addictability with the relationship with mother. There is significant negative relationship between heterosexual orientations in male students with relation with father، positive affects and interlace. Results of regression analysis showed that relationship with father and relationship with mother can anticipate addict ability in female and male students. Conclusion: If parents cannot establish an appropriate and constructive interaction with their child cause child face with affection and emotional deprivation and this poor emotional and affection deprivation may cause he or she bring to the addict ability and heterosexual orientation.
Machine summary:
"Santisteban,Tajeda, Dominicis & Szapocznik Dembo, Pacheco, Schmeidler, Romierez-Garmica, Guida & Rahman Ramerkha, Bell, Paul, Dickson, Moffitti & Caspi Alexander, Garda, Kanade, Jejeebhoy & Ganatra 6.
Loney, Bulter, Lima, Counts & Eckle Saatcioglu & Erim به عوامل اجتماعی-فرهنگی نیز اشاره کرد به این ترتیب که عموما والدین بر عملکرد دختران نظارت بیشتری میکنند و فرصت و شرایط خطرپذیری را برای آنها فراهم نمیکنند و آنها را تا حد زیادی از چنین تجاربی بر حذر میدارند و دختران در صورت بروز مشکلات عاطفی، طغیانهای روانی خود را به صورت مشکلات رفتاری درونسازی شده مثل اضطراب و افسردگی نشان میدهند، اما برای پسران محدودیتهای کمتری در این زمینهها از جانب خانواده و جامعه در نظر گرفته میشود.
با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت والدین و بویژه مادر به عنوان منبع تغذیه عاطفی فرزند نقش اساسی در شکلگیری، تداوم و پیشگیری رفتارهای ناسازگازانه او بر عهده دارند و چنانچه والدین نتوانند محبت سازنده و پرورانندهای را که رشد سالم نوجوان مستلزم آن است، به او ارزانی کنند؛ فرزند دچار محرومیت عاطفی و هیجانی شده و ممکن است این فقر هیجانی و کمبود عاطفه وی را به سمت گرایش به گروههای همسال و افرادی بکشاند که بتوانند نیازهای عاطفی خود را از طریق آنها ارضا کنند و در چنین شرایطی احتمال حضور و عضویت Blyth, Hill & Thiel در باندها و گروههای بزهکار که میتوانند زمینهساز اعتیاد و گرایش به جنس مخالف باشند افزایش مییابد."