Abstract:
موضوع این مقاله برگرفته از پژوهشی است با عنوان«بررسی تحولات فرهنگی اجتماعی
خانواده تهرانی طی سه نسل گذشته»که اجرای آن در پائیز 1379 در مؤسسه مطالعات و
تحقیقات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به پایان رسیده است.در این پژوهش-با توجه به هدفی که داشت-نهاد خانواده از منظر تغییرات و
دگرگونیهای پدیده آمده در یک دوره زمانی کمتر از یک قرن (سه نسل متوالی)مورد بررسی
قرار گرفته است 1 و تأکید اصلی در شناخت
میزان و سمت و سوی تغییرات خانواده ایرانی طی سه نسل گذشته بوده است.رویکرد این پژوهش به تحولات خانواده عمدتا مأخوذ از دیدگاه تالکوت
پارسونز(کارکردگرایی ساختی)بود، بیآن که تعمدی در تبعیت کامل از آن باشد.در این بررسی با روش نمونهگیری چند مرحلهای، سهمیهای و تصادفی سیستماتیک
تعداد 383 خانواده ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران و واجد شرایط مورد نظر این
مطالعه را مورد بررسی قرار دادهایم.پس از مطالعات اکتشافی، بنا به ضرورت، از
روشهای مطالعه اسنادی و نیز پیمایشی استفاده شده است.منابع مکتوب مربوط به موضوع و
پرسشنامه، منابع اطلاعات این مطالعه بودهاند.نتایج به دست آمده حکایت دارد از: 1-در خانواده تهرانی تغییراتی پدیدآمده
است.نگرشهای افراد در خانواده(زن و مرد و افراد وابسته)نسبت به مسایل عمدهای چون
ازدواج، روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، مهریه و جهیزیه، مراسم عروسی، طلاق
و...تغییر نموده است.2-در عین حال در میان مردم تهران هنوز خانوده به عنوان امر جدی اجتماعی تلقی
میشود و در جهت حفظ و بقای آن تلاش به عمل میآید. از اینرو توجه به سنتهای
خانوادگی، حمایت از فرزندان برای تحصیل و کار و ازدواج و حتی خرید خانه و رفع
مشکلات اجتماعی آنها و قبول این امر که پیران بایستی مورد حمایت قرار گیرند به معنی
حفظ خانواده است.3-در درون خانواده، تفاوتها بر اساس شکلگیری و تمایزپذیری نسلی قابل فهمتر
میباشد.به عبارت دیگر تحولات خانواده با وجود نسلجدید در کنار نسلهای
دیگر در جهت انطباقپذیری با شرایط جدید اجتماعی و فرهنگی ایران و جهان است.
Machine summary:
"1 اما برای ابراز نظر در مورد افزایش قابل توجه پایبندی به اجرای تشریفاتی مراسم ازدواج و نیز تولد اولین فرزند در خانوادههای نسل دوم به ویژه نسل سوم نسبت به گذشتگان شاید بتوان به انگیزههای زیر استناد کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پدید آمدن شرایط جدید اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی در کشور که طبیعتا محدودیتها و سختیهای خاص دوران گذار و انتقال از یک دوره غربگراتر به یک جامعه دینیتر بر مردم وارد شده است و اجرای تحریمها و احکام دقیقتر و سختگیرتری 2 در همه موارد از جمله برای اشتغال، کسب درآمد، مالکیت و...
به نظر میرسد که دگرگونیهای خانواده در ایران در عین حال که معلول صنعت، شهر گرایی وسیع و نیازهای امروزین از جمله ضرورت تحرک جغرافیایی و گسترش حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و به این اعتبار بازگوی تعارض ارزشهای سنتی و نوین در جامعه است، اما از پایبندی جامعه به ارزشهای دینی و اخلاقی و از تداوم سنتها و رسوم حاکم بر مناسبات خویشاوندی و اهمیت آن در شکلگیری نسل جدید خانواده در ایران نیز حکایت میکند و روند تغییر خانواده در ایران بازگوی فروپاشی این نهاد نیست، بلکه برعکس نشانگر انطباقپذیری ساختار خانواده در محیط اجتماعی نوین و کوششهای طبیعی و خود انگیخته آن برای کاهش تنشها در شرایط تغییر کل نظام فرهنگی جامعه است."