Abstract:
در این مقاله با اشاره به سیر تاریخی نزاع واقعی یا پنداری بودن «تعارض اخلاقی» و ادله طرفین، به تحلیل مفهومی قیود و نشانههای یک مورد تعارض اخلاقی واقعی پرداخته و اثبات میشود که حل نزاع واقعی یا پنداری بودن دوراهههای اخلاقی، بستگی به این دارد که مفهوم «باید» قابل تحویل به مفاهیم مندرج در آن باشد یا نه.در صورت تحویل مفهوم «باید» به «دلیل»، میتوان از توجیه تکالیف، قابلیت ارزیابی و سنجشپذیری آنها سخن گفت.«گریزناپذیر بودن تخلف اخلاقی»، «ملغی نشدن» هیچیک از دو الزام ازسوی دیگری، «وجود تناقض» و «پسماند اخلاقی» ازجمله قیود مهم و نشانههای اختصاصی یک تعارض واقعی شمرده شدهاند.
Mentioning the background of ethical disagreement and the two parties’ evidences of its being real or visionary, this paper deals with a conceptual analysis of restrictions and signs in a case of real ethical conflict. It has shown that the solution of the problem lies in the fact that whether moral ought to may be reduced to its elementary conceptual components or not. Returning “ought to” into “reason”, one can support the reasonability of duties, capability of evaluation, and measurability. “Inevitability of an ethical violation”, “not abolishing state” of any of the two obligations by the other, “existence of the contradiction” and “ethical residue” have been introduced as important restrictions and particular signs of a real conflict.
Machine summary:
ازاینرو منظور مخالفان این است که عامل هیچگاه در وضعیتی قرار نمیگیرد که واقعا بر سر یک دوراهه تعارضآمیز باشد؛ بلکه بررسی و تحلیل بیشتر نشان میدهد انتخاب او محدود به دو گزینه نیست و او میتواند بدون اینکه مرتکب خلاف اخلاق شود، به وظیفه خود عمل کند.
برخی از فیلسوفان اخلاق که پذیرش چنین لازمهای را گریز ناپذیر میپنداشتند بر آن شدند تا با ذکر قیود و شروطی، با تفکیک و تمایز بین اقسام تعارض نشان دهند در بسیاری از موارد، آنچه دوراهه پنداشته شده، واقعی نیست و با استناد به برخی استدلالهای منطق تکلیف و درونگرایی اخلاقی مدعی شدند تحقق مفهومی اینگونه تعارضات تناقضآمیز یا مستلزم تناقض است.
(Sinnot -Armstrong, 1988) به نظر میرسد این شرط، تأکید و تکمیل شروط قبلی است؛ زیرا تنها در صورتی عامل خود را در برابر دو تکلیف متعارض میبببیند که رعایت هر دو یا رفع و اسقاط یکی از تکالیف غیرممکن باشد و در این صورت، تعارض غیر قابل حل و نیز ارتکاب خلاف اخلاقی گریزناپذیر مینماید.
(McConnel, 1978; Conee, 1982) ـ مناقشه در مورد این فرض که ندامت و احساس گناه تنها در صورتی مناسب است که عامل دچار تخلف اخلاقی شده باشد.
بر این اساس، آگاهی عامل نسبت ویژگیهای وضعیتی که در آن قرار گرفته، مقدور بودن هر یک از تکالیف بهتنهایی، دلیل موجه اخلاقی بر لزوم انجام هر دو تکلیف، ملغا نشدن هیچیک از دو الزام ازسوی دیگری، گریزناپذیر بودن تخلف اخلاقی، وجود تناقض بین دو الزام و همچنین احساسات منفی پسمانده از انجام هر یک از تکالیف، از شروط تحقق یک تعارض و دوراهه واقعی محسوب شده است.