Abstract:
با مطالعاتی که «کوین لینچ» در زمینه سیمای شهر انجام داد، موضوع برنامه ریزی محیطی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. مطالعات لینچ، پنج محور گره، نشانه، راه، لبه و محله را به عنوان عناصر اصلی سیمای شهر طرح می کند که اساس تصور ذهنی شهروندان از موقعیت مکانی آنها در محله را تشکیل می دهد. با وجود اهمیت و ارزش های این مطالعات، انتقاداتی نیز در طول دهه های گذشته به اندیشه و روش او وارد شده که موجب ارتقاء و تکمیل مبانی علمی مطالعات سیمای شهری می شود. مقاله حاضر ضمن مرور دیدگاه های لینچ، وجوه اهمیت و موارد نارسایی چارچوب فکری او را بررسی می نماید .
Machine summary:
"برخی کتابهای وی عبارت است از : سیمای شهر تئوری شکل شهر دید از جاده برنامهریزی مجموعه این مکان در چه زمانی است؟ مدیریت حس منطقه حس شهر و طراحی شهر نگاه لینچ به شهر پس از نگاه کالبدگرایانه که در شهرسازی مدرن جایگاه خاصی یافته بود؛ کوین لینچ را میتوان از سردمداران اندیشمندانی دانست که توجه به معنا در شهر را، سرلوحه کار خود قرار دادند.
اندازه نمونهها، ناکارامدی تکنیکهای مصاحبه اولین و آشکارترین انتقادی که پس از انتشار کتاب «سیمای شهر» بر آن وارد شد، این بود که اندازه نمونه مورد مطالعه، برای اعلان چنین نتایج و اظهار نظرهایی بیش از حد کوچک و جانبدارانه بوده است (لینچ، 1381 الف : 76).
برای مردم، داشتن تصویر ذهنی روشن و واضح از محیطشان چه اهمیتی دارد؟ و آیا شگفتانگیزی (Surprise) و رازآمیزی (Mystery) محیط، آنان را بیشتر خوشنود نمیسازد؟(همان : 77) جالب است که لینچ در برابر این انتقاد به شدت عقبنشینی میکند و اعتراف مینماید : "این ضربه، ضربه کاریای بود!!" (لینچ، 1381 الف : 77) شهر ارزشمند، شهر منظم نیست؛ بلکه شهری است که بتوان آن را منظم نمود، یعنی واجد نوعی از پیچیدگی است که به موازات افزایش تجربه افراد از آن، الگویش رمزگشایی و شکوفا میشود (لینچ، 1381 الف : 79).
حتی چنانچه بخواهیم تنها در همان چارچوب مورد استفاده لینچ این بحث را ادامه دهیم به عنوان مثال میتوان صدا، بو و حتی مزه را نیز به عنوان عوامل دیگری تعریف کرد که هر جزء از شهر را از اجزاء دیگر متمایز میکند و در درک شهر و تصور ذهنی آن بیتأثیر نیست."