Abstract:
برای سنتز و سادهترکردن فهم ارزشهای مربوط به پیتورسک سه رویکرد متفاوت را میتوان در پیشگرفت : اول، پرداختن به رابطه و تناسب بین مفهوم و شیء به عنوان آنچه موضوع مطالعه تاریخی بوده است؛ دوم، بیتفاوتی کامل نسبت به مفهوم، چرا که حتی برای مواجهه با مسایل و چالشهای شکلگیری جهان معاصر ناتوان است1 و سوم نوعی پذیرش مسئله با بیمیلی و از سر تفنن از یک سو و انتقاد تکاندهنده و کنایهآمیز از سوی دیگر، برای نشاندادن ساخت تماما باسمهای جهان امروز توسط گردشگری به عنوان جزئی جدانشدنی از فرآیند زیباسازی جهان و یکی از عناصر بنیادی پیتورسک. در این تصویر اجمالی، موضعگیری2 ما شامل این پرسش میشود که آیا وجه مشخص ساختار جهان معاصر نمیتواند امروز ـ بیش از هر زمان دیگرـ یک پیتورسک کلی، گسترشیافته، چندریختی، فریبنده و نگرانکننده، در مقیاس کره زمین باشد3؟ این فرضیه، بازنگری این مقوله زیباشناسانه را در شکلپذیری و تاریخمندی آن ایجاب میکند و چرایی و چگونگی کارآمدی و انعطاف آن را از نقطه نظر منطقهای، مادی و بصری مورد توجه قرار میدهد. تاریخ، پیچیدگی و گستردگی این مفهوم و تاثیرات واقعیات مجسم آن، چه تاریخی و چه معاصر، سبب میشود به محض یافتن و آشکارشدن پارهای از مسایل، به آنچه اصطلاحا جهانیسازی4 نامیده میشود و همچنین ساختمایههای «منظر»های معاصر5 منجر شود.
Machine summary:
"نتیجه یکی از این دو خواهد بود : یا هر چیزی میتواند واقعا شایستۀ به تصویر کشیدن باشد، یا اصلا پیش از آنکه ما با روشهای تئوریک و با داوری واژه پیتورسک را به زبان بیاوریم، و پس از آن و یا حتی بدون آنکه ما برای این واژه تئوری و نقد و تاریخ بسازیم اینطور بوده باشد، یا اینکه ما آن را به زبان بیاوریم و بعد رها و فراموش کنیم که به نظر میرسد امروز اینطور است؛ مسئلۀ ارزش بازنمایاندهشدن، باطل و از درجۀ اعتبار ساقط شده است.
5. نمایشگاه اخیرMoMA (The Museum of Modern Art) در 2005، با عنوانGroundswell, Constructing the Contemporary Landscape ، جالبتوجه است تا آنجا که پیتر رید (Peter Reed) برگزارکنندۀ نمایشگاه و نویسندۀ مقدمۀ کاتالوگ آن، در مبحثی که برای پی بردن به ساختمایۀ منظرهای معاصر نوشته، پیش از هرچیز به صراحت و در قالب تصویر، به تکنیکی که توسط یکی از فعالان و نظریهپردازان پیتورسک به نام هامفری رپتون (Humphry Repton) به کار گرفتهشده است، ارجاع میدهد؛ تکنیک قبل و بعد.
اگر ساخت منظرهای معاصر عبارت از فراتربودن از قبل و بعد است، آیا دلالت بر نوعی شفافیت و برهنگی آن چیزی است که به چشم عرضه میشود؟ بدون دروغ، نه در مقابل خشونت جهان آن طور که هست اما به نام یک ایده آل دموکراتیک؟ در این معنی، پروژههای معاصر «پیتورسک» نخواهند بود."