Abstract:
طی سال های اخیر بر اساس پژوهش های انجام شده، کماکان در این مساله که آیا هوش هیجانی می تواند بر کارآفرینی موثر باشد، ابهاماتی وجود داشته و نتایج قطعی در این راستا ارایه نشده است. در کنار بررسی اثر هوش هیجانی چنین به نظر می رسد برخی مشخصه ها و متغیرهای محیطی مثل قومیت، تحصیلات و جنسیت نیز می-توانند بر هوش هیجانی و کارآفرینی افراد تاثیرگذار باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و کارآفرینی دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی مبتنی بر ویژگی های قومیتی و جنسیتی طراحی شد و در این راه دانشگاه تربیت مدرس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحقق این مهم، پژوهش حاضر با 3 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی مواجه گردید. نتایج بررسی فرضیات حاکی از عدم پذیرش تمامی آن ها به استثناء یک فرضیه می باشد. در پایان نیز جهت روشن نمودن راه پژوهش های آتی برخی پیشنهادها ارایه گردیده است.
Machine summary:
"طراحی مدل مفهومی پژوهش همان گونه که از شواهد برمیآید هوش هیجانی در عصر حاضر تبدیل به یکی از شاخههای پرطرفدار و در حال توسعه شده است و به عنوان ضرورتی برای کسب توفیق در تجارت و کسب و کار شناخته میشود و محققین گوناگونی ارتباط آن را با متغیرهای مختلفی مورد بررسی قرار دادهاند (;Kunnanatt, 2008 Chiva & Alegre, 2008).
شمای مسیری ترسیم شده به عنوان مدل مفهومی پژوهش، این مطلب را در اذهان تداعی میکند که برای دستیابی به نتایج دقیق و بررسی کارآمد فرضیات، لازم است از رویکرد تحلیل مسیر استفاده شود، اما با توجه به اینکه متغیرهای مستقل و اولیه پژوهش یعنی جنسیت و قومیت از نوع اسمی بوده و قابلیت تحلیل مسیر را ندارند، لذا کاربرد این تکنیک تنها برای دو متغیر هوش هیجانی و کارآفرینی چندان پر مفهوم نیست.
از سوی دیگر حضور در تهران و زندگی در کنار سایر اقوام و همچنین اختلاط شدید جنسی موجود در جامعه امروز همگی بخش از دلایلی میباشند که از غلظت قومیت و جنسیت کاسته و موجب از بین رفتن مرزهای تعریف شده در این پژوهش میشوند، لذا وجود چنین متغیرهای مزاحمی میتواند پژوهش و نتایج بهدست امده از آن را منحرف نموده و در بررسی و اعلام ماهیت دقیق روابط بین هوش هیجانی و کارآفرینی مبتنی بر مولفههای گوناگون اخلال ایجاد نمایند."