Abstract:
آیه شریفه یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکمدر سوره مائده،از جمله آیات مشکل تفسیری است که در باب ارتباط آن با فریضه امربه معروف و نهی از منکر دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. برخی،ازنسخ حکم امربه معروف سخن گفته و شماری، تقیید و تخصیص آن حکم را از آیه فهمیده اند.در این میان نگارنده با نقد دیدگاهها و ترجیح دیدگاه علامه طباطبایی، امربه معروف را از شئون و مصادیق اشتغال به نفس دانسته است.علامه با عنایت به مبنای حکمت متعالیه و حرکت جوهری، معتقد است:نفس، همان مسیر سلوک انسان و نه رهرو این مسیر است. مقصد و انتهای این مسیر تکوینی خدای متعال بوده و پیمودن آن برای همگان - اعم از مومن و کافر-اضطراری است.این رویکرد نسبت به آیه، ثمرات مهمی در عرصه خودسازی و تربیت نفس به همراه دارد که مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است.
Machine summary:
این نوشتار در پی پاسخ به پرسشهای ذیل با توجه به تفاسیر ـ به ویژه المیزانـ است: ـ تعامل و ارتباط میان آیۀ علیکم أنفسکم با ادلۀ امر به معروف و نهی از منکر چگونه است؟ ـ آیۀ مورد بحث چه تصویری از رابطه با نفس ارائه میدهد؟ ـ این رویکرد به چه مدلولهایی در عرصۀ تربیت و سلوک انسانی، هدایت میکند؟ بیتردید بحث از حقیقت نفس، چگونگی ارتباط آن با بدن و مسائل مربوط به آن در اندیشۀ علامه نیز مباحثی سودمند و مرتبط با محتوای این نوشتار است که مجال را ـ به جهت تمرکز و تدقیق در مسئلۀ مورد بحثـ رخصت و فرصت اهتمام بدانها نیست.
حکم «امر به معروف و نهی از منکر» یکی از شئون اشتغال به نفس علامه طباطبایی با تبیین مراد و مقصد اصلی آیه، اصل وجود تنافی را رد کرده مینویسد: این آیه با آیات دعوت به دین و آیات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر هیچگونه منافاتی ندارد؛ زیرا این آیه مؤمنان را نهی میکند از اینکه به کار هدایت گمراهان پردازند و از هدایت خویش بازمانند و در راه نجات مردم خود را به هلاکت بیندازند.
حال آنکه اندیشۀ جامعنگر و ژرف علامه به جای آنکه چون بسیاری از مفسران به ذکر چندین احتمال و گذر از آنان بسنده نماید یا به سادگی با طرح احتمال تخصیص و تقیید، شبهات واردشده را زدوده و کولهبار وزین آیه را از افادۀ معنایی جدید تهی نماید، با عنایت به مقام سخن و غرض آیه، اصل وجود تعارض را مردود شمرده و مراد آیۀ شریفه را چنان گسترده تعریف کرده است که امر به معروف و نهی از منکر نیز میتواند یکی از مصادیق آن باشد.