Abstract:
با استناد به تحقیقات انجام شده رواج و شیوع تخلفات تحصیلی در مراکز آموزشی و دانشگاهها رو به افزایش است. هدف از پژوهش حاضر بررسی سیاستها و اقدامات درستکاری تحصیلی دانشگاه و میزان تخلفات تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 319 دانشجو به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داد ه های این پژوهش اقتباسی بود از مقیاس درستکاری تحصیلی ( انجمن درستکاری تحصیلی، 2008) که روایی آن از طریق تحلیل گویه و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری توصیفی، تی تست مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان سیاستها و اقدامات درستکاری دانشگاه را ضعیف ارزیابی کرده و 95% آنان حداقل یک بار مرتکب تخلفات تحصیلی شده اند. نتایج همچنین، نشان داد که بین ادراک از سیاستها و اقدامات درستکاری تحصیلی و میزان ارتکاب به تخلفات تحصیلی بر حسب جنسیت و رشته تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
Machine summary:
مباني نظري و پيشينه پرورش و اشاعه هنجارهاي دانشگاهي و دروني سازي اين هنجارها ضمن تقويت فرايند توسعه آموزش عالي و توليد علم ، مي تواند به دروني سازي قواعد اخلاقي مرتبط با فعاليتهاي علمي و نزديکي هر چه بيشتر علم و اخلاق در محيط دانشگاهي منجر شود Mohseni Tabrizi, Ghazi) (٢٠١٠ ,Marjaei &Tabatabi درستکاري تحصيلي ٦ ارزش بنياديني است که دانشگاهها بر اساس آن بنا نهاده شده اند و عبارت است از: تعهد بي چون و چرا به پنج اصل صداقت ٧، اعتماد٨، انصاف ، 9 احترام ١٠ و مسئوليت ١١حتي در بحراني ترين شرايط ,Center for Academic Integrity) (١٩٩٩.
جدول ١٣- آزمون تعقيبي شفه ارتکاب به تخلفات تحصيلي بر حسب گروه تحصيلي {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بحث و نتيجه گيري بر اساس نتايج به دست آمده از آمار توصيفي ، دانشجويان دوره کارشناسي ارشد دانشگاه شيراز سياستهاي درستکاري تحصيلي دانشگاه را در سطح ضعيف ارزيابي کرده اند که بيانگر کم توجهي و کم کاري دانشگاه در وضع قوانين و مقررات آشکار در زمينه اخلاق علمي ، اطلاع رساني به دانشجويان و استادان (١٩٩٦ ,oTrevin &McCabe )، پيشگيري از تخلفات تحصيلي و پيگيري آنها Sankaran) (٢٠٠٣ ,Bui & و در نتيجه ، اثربخشي پايين آيين نامه هاي انضباطي است .
در توجيه اين نتيجه مي توان به تفاوت در ويژگيهاي شخصيتي زنان و مردان نظير ريسک پذيري کمتر و قانونمندي بيشتر زنان (١٩٩٩ ,Cross &Hendershott, Drinan, )، عوامل بازدارنده دروني همچون باورهاي اخلاقي ، ترس و اضطراب بيشتر زنان در خصوص تخلفات تحصيلي & Gibson, Khey) (٢٠٠٨ ,Schreck، مسئوليت پذيري بيشتر آنها در قبال وظايف محول شده & Khamesan) (٢٠١١ ,Amiri و همچنين ، تفاوت ديدگاه دو گروه در ارزيابي سياستها و اقدامات درستکاري تحصيلي دانشگاه (٢٠١٠ ,Maleki) اشاره کرد.