Abstract:
روایت های گوناگون اساطیر در فرهن گهای مختلف بازتاب تلا شهای انسان برای توجیه
برخی تجربه ها هستند که همواره ذهن او را به خود مشغول داشته اند. اسطورة یوسف یکی از
این اسطوره هاست که سعید ارباب شیرانی آن را موضوع پایان نامة دکتری خویش قرار داده و با
استفاده از این قصه تلاش کرده است تا ریشه ها و انگیزه های پرورش اسطوره و شک لهای
متفاوت آن را در چارچوب سنت های قومی و فرهنگی نشان دهد. مصائب مختلف موجب
شده است که انسان برای رسیدن به آرامش خاطر پیوسته به مفاهیمی چون منجی و سرزمین
موعود متوسل شود. داستان یوسف نیز نمونه ای از بیان همین آرزوهای دیرین است.
به اعتقاد ارباب شیرانی، در میان تمامی داستان های بیرون از سنت یهودی مسیحی و اسلامی
داستان سیاوش بیش از همه به حال و هوا و مفاهیم نمادین اسطورة یوسف نزدیک است. او به
تفصیل به اسطورة سیاوش در شاهنامه می پردازد و با مقایسة زندگی سیاوش و یوسف به
مشابهت هایی می رسد. با این حال، ارباب شیرانی روایت های قصة یوسف در عهد عتیق و قرآن
را مبنای کار خود قرار داده و تحلیل نسبتا مفصلی از جنبه های اساطیری و فلسفی و عرفانی، و
ویژگی های روایی و تفاو تهای این دو روایت ارائه کرده است. پس از آن، به بررسی آثاری
چون یوسف و زلیخای جامی در زبان فارسی و یوسف یا عزیزکردة فرعون به قلم رابرت
آیلت در زبان انگلیسی می پردازد که تحت تاثیر این دو سنت یا با درهم آمیختن آنها نوشته
شده اند. به نظر اربا بشیرانی، تفاوت میان روای تهای گوناگون قصة یوسف در میزان تاکید بر
بعضی بخش های قصه و نحوة پردازش آنهاست.
Machine summary:
مؤلف سپس ، ضمن اشاره به این موضوع که انبوهی اسطوره پیرامون سرگذشت یوسف خلق شده که نخستین روایت های کامل آن در کتاب عهد عتیق و قرآن دیده می شود، تصریح می کند که منظومه یوسف و زلیخای عبدالرحمن جامی (٨١٧-٨٩٨ ق) اساسا تفسیری است بر روایت قرآنی ، منتها از منظری صوفیانه .
ارباب شیرانی پس از تحلیلی نسبتا مفصل از جنبه های اساطیری ، فلسفی و عرفانی «قصه یوسف » در کتاب عهد عتیق به سراغ وضعیت این داستان در قرآن می رود و یادآور می شود که قصه یوسف در این کتاب به صورت فصلی مستقل (سوره دوازدهم ) آمده ، و این خود ویژگی های روایی خاصی به قرآن داده که هم بر نویسندگان مسلمان تأثیر گذاشته و هم موجب تفاوت هایی شده که سنت قرآن را از سنت کتاب مقدس متمایز کرده است .
منظور ارباب شیرانی در فصل اول اساسا تمهید زمینه ای است برای تحلیل روایاتی از اسطوره یوسف آن گونه که در دو اثر فارسی و یک نوشته انگلیسی پرورانده شده است : یوسف و زلیخا، اثر سراینده ای ناشناس ولی اشتباها منسوب به حکیم فردوسی ؛ یوسف و زلیخای جامی ؛ و یوسف یا عزیزکرده فرعون ، نوشته رابرت آیلت ١.
سنت قرآنی ـایرانی روایت قصه یوسف زن مورد بحث را نجات می دهد، نامی به او می بخشد، و رفته رفته حیثیت مخدوش شده اش را اعاده می کند تا جایی که به یمن تفسیر مجدد و شجاعانه جامی از افسانه یوسف ، درد و رنج های ناشی از شور عشق زلیخا به نمادهایی از سیر طاقت فرسای انسان در درون خویش برای یافتن خود «حقیقی » خویشتن تبدیل می شود.