Abstract:
هدف کلی از تحریر مقالة حاضر، این است که در کنار جلوة گوهرهای معانی، آرایههای کلامی قرآنی نیز به منصة تقریر آید تا اعجاز مصحف ربوبی بر بشر محرز شود. شیوة تحقیق به صورت کتابخانهای و پژوهشی است و از آنجا که جانمایة این مقاله و پژوهش ارائة آرایة ادبی در آیههای قرآن بوده، عمدهترین ابزار کار، قرآن و کتابهای صناعات ادبی است.مقدمهقرآن عصاره و چکیدة کتابهای همة پیامبران و تمامکنندة پیامهای الهی در طول تاریخ است. کتابی که به بشر تشنة حقیقت که از یکنواختی زندگی مادی خسته و درمانده است، حیات طیبه میدهد و او را به سر منزل مقصود و ساحل نجات میرساند و قلبش را از سرچشمة حیات سیراب میکند. تا کسی وارد متن قرآن نشود و به معرفت و شناخت آن همت نگمارد، نخواهد توانست به حقایق نهفته در آن پی ببرد. هر قدر انسان برای استخراج گوهرهای سعادتبخش قرآن بیشتر در اقیانوس بیکرانة آن شناور شود و به اعماق آن فرو رود، عظمت، جامعیت و عالم شمول بودن آن بر او آشکارتر میشود. نبود پیشینة موضوع این تحقیق و ضرورت و نیاز، نگارنده را بر آن داشت که همت خود را صرف این مهم کند تا مسلمانان در این برهه از زمان به خود آیند و به دامان این کتاب چنگ زنند و آن را درس زندگی خود قرار دهند تا با پیوند با ذات لایزال الهی، رنگ جاودانگی به خود بگیرند؛ چون تنها با اوست که هر چیز فانی، صبغة سرمدی میگیرد.نقش قرآن چون که بر عالم نشستنقشههای پاپ و کاهن را شکستفاش گویم آنچه در دل مضمر استاین کتابی نیست چیز دیگر استچون که در جان رفت، جان دیگر شودجان چو دیگر شد، جهان دیگر شودهمچو حق پنهان و هم پیداست اینزنده و پاینده و گویاست ایناندر او تدبیرهای غرب و شرققدرت اندیشه پیدا کن چو برقعلامه اقبال لاهوریدر این مقاله در زمینة زیورهای لفظی و معنوی، که به ترتیب به آراستگی صورت و معنای کلام مربوط است، شواهد و مثالهای قرآنی ارائه شده است
Machine summary:
"نقش قرآن چون که بر عالم نشستنقشههای پاپ و کاهن را شکستفاش گویم آنچه در دل مضمر استاین کتابی نیست چیز دیگر استچون که در جان رفت، جان دیگر شودجان چو دیگر شد، جهان دیگر شودهمچو حق پنهان و هم پیداست اینزنده و پاینده و گویاست ایناندر او تدبیرهای غرب و شرققدرت اندیشه پیدا کن چو برقعلامه اقبال لاهوریدر این مقاله در زمینة زیورهای لفظی و معنوی، که به ترتیب به آراستگی صورت و معنای کلام مربوط است، شواهد و مثالهای قرآنی ارائه شده است .
در این آیه تشبیه مرکب وجود دارد و مالی که با منت و ریا انفاق شود، به خاک نشسته بر سنگ صاف تشبیه شده است که باران تند آن خاک را نابود کند و اثری از آن باقی نماند.
این آیه اشاره دارد به داستان زنی از قریش به نام رایطه در زمان جاهلیت که از صبح تا نیمروز، خود و کنیزانش پشمها و موهایی را که در اختیار داشتند، میتابیدند و پس از آن دستور میداد همة آنها را واتابند و به همین جهت به عنوان حمقاء (زن احمق) در میان عرب معروف شده بود.
«کل نفس ذائقئ الموت و إنما توفون أجورکم یوم القیامئ فمن زحزح عن النار و أدخل الجنئ فقد فاز و ما الحیائ الدنیا إلا متاع الغرور» (آل عمران/ ۱۸۵): همه کس مرگ را میچشد و به تحقیق، در روز قیامت مزد اعمال شما را به کمال خواهند داد و هرکس را از آتش دور سازند و به بهشت درآورند، به پیروزی رسیده است و این زندگی دنیا جز متاعی فریبنده نیست."