Abstract:
سبکشناسی آماری کمک شایانی به روشمندی و علمی شدن پژوهشهای ادبی کرده است. ثروت لغویای که شاعر یا نویسنده در اثر خویش به کار میگیرد از ویژگیهای سبک و ساختار اثر ادبی است. یکی از روشهایی که برای شناخت این ثروت لغوی بهکار میرود نظریه جانسون است. این روش با بهرهگیری از علم آمار و با رویکرد میانرشتهای در پی نزدیک شدن به صحت و دقت بیشتر است. در این جستار سعی شده است تا با بهرهگیری از شیوه کمی "جانسون" به بررسی مسأله تنوع واژگان در سبک شعری رهی معیری، هوشنگ ابتهاج و فریدون مشیری پرداخته شود. در پایان پژوهش مشخص شد که سبک شعری رهی معیری از تنوع واژگانی بیشتری نسبت به دو شاعر دیگر برخوردار است. همچنین سبک شعری فریدون مشیری دارای تنوع واژگانی بیشتری نسبت به سبک شعری هوشنگ ابتهاج است.
Machine summary:
"البته پژوهش به شیوه سبکی - آماری مخالفانی نیز دارد، از جمله آنان میتوان به "محمد حماسة عبداللطیف" منتقد مصری اشاره کرد که معتقد است پژوهشگران در این رویکرد میانرشتهای فقط با یک جنبه از جنبههای اثر ادبی "شمارش واژگان و یا بررسی مسائل نحوی و دستوری" تعامل دارند و سبکشناسی را به یک علم خشک و بیروح مبدل کردهاند ولی خود وی نیز به جنبههای مثبت این رویکرد میانرشتهای اعتراف میکند و آن را میستاید، چرا که عدم تقلید از نقد سنتی که تمام اهتمام آن معطوف به بررسی آبشخورهای فکری و مسألههایی از قبیل تأثیر و تأثر و مسألههای سیاسی و اجتماعی است، از نکتههای بارز آن بهشمار میرود (رک.
مثال: اگر متنی داشته باشیم که از هزار واژه تشکیل شده باشد و عدد واژگان متنوع آن سیصد باشد، نسبت کلی تنوع آن به شکل زیر خواهد بود: =3c3001000TypeTokens= Type-Tokenration ب - 4 - 2) روش دوم: تعیین مقدار میانگین نسبت تنوع (The Average Segmental TTR) برای به دست آوردن این مقدار میانگین، باید مرحلههای زیر را انجام داد: 1.
مثال: اگر متنی را داشته باشیم که از سیصد واژه تشکیل شده باشد آن را به سه جزء صد واژهای تقسیم میکنیم و به عنوان مثال اگر تعداد واژگان متنوع در جزء اول هفتاد و در جزء دوم شصت و در جزء سوم پنجاه باشد، نمودار تراکم نسبت تنوع به شیوه زیر محاسبه میگردد: 1."