Abstract:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل اجتماعی– فرهنگی موثر در دستیابی زنان به مشاغل درجه یک و تخصصی در دانشگاههای علمی کاربردی شهر تهـران تـدوین شـده اسـت . چـارچوب نظـری تحقیـق شـامل نظریـه هـای نئوکلاسیکها، بازار کار دو گانه ، جامعه پذیری جنسیتی و نظریه فمینیستی است . تحقیق حاضـر از نـوع تحقیقـات کمی با استفاده از روش پیمایشی می باشد . جامعه آماری این مطالعه شامل دو گـروه مـی باشـد یکـی اسـاتید و مدیران دانشگاههای علمی کاربردی شهر تهران و گروه دیگر کارمندان این دانشگاهها که طبق فرمول کـوکران از هر گروه ١٠٠ نفر انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفتند. یافته های تحقیق در دو بخش توصیفی و تبیینی مـورد بررسی قرار گرفت و مهمترین متغیرهای تحقیق شامل مسئولیتهای خانوادگی، سطح آمـوزش و تخصـص ، ثبـات شغلی، تربیت جنسیتی، مرد سالاری، سطح تحصیلات است که تفاوت معناداری میان دو گروه بـر حسـب تمـامی متغیرها بجز متغیر تربیت جنسیتی وجود دارد بعبارت دیگر این متغیرهادر دستیابی زنان به مشـاغل تخصصـی و درجه یک موثر بوده اند. در این تحقیق منظور ما از مشاغل تخصصی و درجه یک ، افرادی است که در مراکز علمی کاربردی تدریس کرده یا مدیریت آنرا به عهده دارند.
Machine summary:
یافته های تحقیق در دو بخش توصیفی و تبیینی مـورد بررسی قرار گرفت و مهمترین متغیرهای تحقیق شامل مسئولیتهای خانوادگی، سطح آمـوزش و تخصـص ، ثبـات شغلی، تربیت جنسیتی، مرد سالاری، سطح تحصیلات است که تفاوت معناداری میان دو گروه بـر حسـب تمـامی متغیرها بجز متغیر تربیت جنسیتی وجود دارد بعبارت دیگر این متغیرهادر دستیابی زنان به مشـاغل تخصصـی و درجه یک موثر بوده اند.
لذا ما نیز به استناد همین تئوری متغیر مسئولیتهای خانوادگی، را در پزوهش حاضـر گنجانـدیم و به سنجش این فرضیه می پردازیم که : -بـه نظـر مـی رسـد تفـاوت معنـاداری میـان دو گـروه زنـان در اشـتغال شـان در مشـاغل درجـه یک (تخصصی) بر حسب مسئولیتهای خانوادگی وجود دارد.
بـه اسـتناد همـین تئـوری دو متغیـر مهـم سطح تحصیلات، و آموزش و تخصص را در پزوهش فوق گنجاندیم و به سنجش ایـن فرضـیه هـا می پردازیم که : -بـه نظـر مـی رسـد تفـاوت معنـاداری میـان دو گـروه زنـان در اشـتغال شـان در مشـاغل درجـه یک (تخصصی) بر حسب سطح تحصیلات وجود دارد.
در این تحقیق با کمـک تئوری فوق به سنجش متغیر ثبات شغلی می پردازیم و این فرضیه را به آزمون می گذاریم که : -بـه نظـر مـی رسـد تفـاوت معنـاداری میـان دو گـروه زنـان در اشـتغال شـان در مشـاغل درجـه یک (تخصصی) بر حسب ثبات شغلی وجود دارد.
نمودار شماره (٧ ) توزیع فراوانی پاسخگویان از نظر متغیر میزان آموزش و تخصص 100 90 80 70 60 اساتید و مدیران 50 کارمندان 40 30 20 10 0 بالا متوسط پایین فرضیه شماره یک : به نظر می رسد تفاوت معناداری میان دو گروه زنان در اشتغال شان در مشـاغل درجه یک (تخصصی) بر حسب مسئولیتهای خانوادگی وجود دارد.