Abstract:
آمار بالای طلاق زوجین در سالهای آغازین زندگی، نشانگر این است که انتخاب ناصحیح یکی از عوامل مؤثر در ناسازگاری و عدم تفاهم همسران محسوب میشود. بر این اساس، انتخاب همسر مرحلهای سرنوشتساز در زندگی هر فرد بهشمار میرود. در خصوص همسرگزینی، دیدگاههای متفاوتی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان ارائه شده و هریک از این دیدگاهها، انتخاب همسر را از منظر خاص خود بررسی کردهاند. بنابراین هدف این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، بررسی نظریه همسانهمسری، فرضیه همانندی، نظریه نیازهای مکمل و نظریه مبادله معرفی و سپس نقد آنها میباشد. در نقد دیدگاههای مذکور، علاوه بر استفاده از یافتههای تجربی، منابع اسلامی نیز به کار گرفته شده است. به نظر میرسد در دیدگاه اسلامی، بر همسانهمسری دینی و هماهنگی در میزان دینداری و نیز برخی خصوصیات اخلاقی از قبیل پاکدامنی تأکید و بر عدم اهمیت ابعاد دیگر همسانی تصریح شده است.
High statistics of divorce among couples at the early years of their joint life shows that wrong mate selection is one of the influential factors for maladjustment and misunderstanding between couples. Accordingly، mate selection is regarded a decisive stage in every individual's life. Using a descriptive-analytical method، the present paper discusses the theory of homogamy، the hypothesis of similarity، the theory of complementary needs، and the theory of exchange. Then it reviews and criticizes them. In addition to empirical findings، Islamic sources are used to criticize these views. It seems that religious homogamy، harmony in religiosity of spouses and other moral characteristics such as chastity are emphasized in Islamic view، while other dimensions of homogamy are deemphasized.
Machine summary:
"در مواردی نیز ازدواج با افراد غیرهمسان ترجیح داده میشود، چنانچه تحقیق بیرکلاند و هلدال در خصوص همسانی تحصیلی در نیمه نخست قرن بیستم در نروژ، حاکی از آن است که در میان ازدواجهای ناهمگن، مردان احتمالا بیش از زنان تمایل دارند تا با افراد دارای سطح تحصیلات پایینتر از خود ازدواج کنند.
البته برخلاف دیدگاه همسانهمسری در روانشناسی اجتماعی، که همسانی زوجین را در تمامی عرصهها یا لااقل در عرصههای نژاد، دین و منزلت اقتصادی ـ اجتماعی لحاظ کرده است (هاگس و همکاران، 2002، ص 326)، منابع اسلامی معیار همسانی را هماهنگی سطح دینی طرفین ازدواج میدانند (کلینی، 1365، ج 5، ص 337).
در عین حال، تأکید منابع اسلامی بر وجود برخی خصوصیات اخلاقی مانند غیرت در مردان و نفی آن در زنان (نهجالبلاغه، کلمات قصار124)، نشانگر آن است که همسانی زوجین در همه ابعاد اخلاقی نیز از دیدگاه اسلام روا نیست.
نقد و بررسی با آنکه این نظریه شواهد و طرفدارانی دارد، اما نقدهای جدی آن را به چالش کشیده است: نخست آنکه، در کنار شواهدی که برای انتخاب براساس تفاوت وجود دارد، شواهد زیاد دیگری نیز وجود دارد که انتخاب بر مبنای همسانی را تأیید میکند.
ب. برخی معیارهای همسرگزینی بهطور مطلق مورد اهتمام اسلام قرار گرفته و صرف نظر از اینکه این معیار در فرد انتخابگر وجود دارد یا نه، تأکید شده که این ویژگیها را در انتخاب همسر لحاظ کند.
پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه نیز نشان میدهد که تفاوت مردان و زنان در خصوص نقش ویژگیهای جسمانی در ازدواج معنادار است و مردان اهتمام بیشتری به معیارهای جسمی در انتخاب همسر دارند."