Abstract:
حکم رجم از مسلمات احکام اسلام میباشد. این حکم مستقیما از قرآن کریم استفاده نمیشود و دلالت آیاتی که برای اثبات حکم رجم به آنها استناد شده، تمام نیست و عمده ادله،روایات میباشد. روایات در این زمینه، فراوان از لحاظ سند معتبر و از لحاظ دلالت بر مدعا کاملا روشن و واضحاند. باید توجه داشت که فلسفه حکم سنگسار در اسلام مانند دیگر حدود، بازدارندگی و جلوگیری از مفاسد و ناهنجاریهای بزرگ جامعه است. از سوی دیگر علاوه بر اینکه دلیلی بر اختصاص حکم رجم به زمان مخصوصی مانند زمان حضور وجود ندارد؛ اطلاق آیات و روایات باب حدود که مجموعا متواتر و از لحاظ سند و دلالت تمامند، دلالت بر اجرای آن در زمان غیبت نیز دارد و مجوزی برای کنار گذاشتن این آیات و روایات وجود ندارد
The sentence of stoning is one of the certain provisions in Islam.This sentence can not be educed directly from Holly Quran. Traditions in this area are abundant and in terms of the document are reliable. It should be noted that the philosophy of stoning sentence like other Punishments is to prevent corruption and great anomalies of the society. On the other hand، despite the fact that there is no reason for assigning stoning sentence to special time such as presence time، there is no license to abandon these verses and traditions too.
Machine summary:
"با این بیان روشن میشود رمی با سنگ یا فحش یا ضرب و شتم یا لعن کردن از مصادیق اصل کلمه رجم است اما طرد کردن و کشتن(قتل)از آثار و لوازم رجم محسوب میگردد(مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 4،74 ) و در اصطلاح فقهی؛ رجم، حد زنای محصنه میباشد(با تحقق دیگر شرایط) و عبارت از آن است که به زانیه یا زانی آن قدر سنگ پرتاب کنند تا بمیرد بدین معنی که حاکم شرعی پس از ثبوت با تشریفات خاصی حد رجم را که سنگسار کردن باشد اجرا کند(سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، 2،904 ).
و خداوند توانا و حکیم است و روایات متواتر باب حدود(کلینی، الکافی، 7،176؛ طوسی،التهذیب،10،2؛ مجلسی، بحارالانوار، 76،30؛ حرعاملی، وسائلالشیعه، 28،61 )- که رجم قسمی از آن است - زمان غیبت را نیز شامل میشود و چگونه و با چه مجوزی میتوان این آیات و صدها روایت که مستفیض بلکه مجموع آنها متواتر بوده، اسناد صحیح و موثقی داشته، دلالت کامل و صریحی دارند و معمل به اصحاب بلکه تمام فرق اسلامیاند را کنار گذاشت و مختص زمان به خصوصی دانست.
6-2- بسیاری از مخالفتها و ایرادها از مسأله حدود به خاطر عدم تبیین صحیح و کافی مسأله از سوی دانشمندان و یا توجه نداشتن به همه جوانب مسأله از سوی منتقدین است و ایرادات غیرمسلمانان مجوز صدور فتوایی خلاف کتاب و سنت نمیشود بلکه باید با تبیین تمام جوانب، شبهات محققین و دانش پژوهان حقیقی را پاسخ گفت اما انتظار پذیرش مطلب از همه منتقدین، انتظار مناسبی نخواهد بود چنانچه خداوند فرمود: و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم قل إن هدی الله هو الهدی و لئن اتبعت أهواءهم بعد الذی جاءک من العلم ما لک من الله من ولی و لا نصیر(بقره،120)."