Abstract:
معمولا نخستین چیزی که فرایند نوگرایی در جامعههای سنتی نابود میکند، لباس سنتی است. امروزه غرب با تکیه بر رسانههای فراگیر و صنعت فرهنگ، دنیا را به سوی همسان سازی پیش میبرد که یکی از تجلیهای آن، پوشش مردم است. در جامعه امروزی از یک سو جهانی شدن و گسترش فرهنگ مصرفی و فرهنگ عامه پسند به دلیل ورود فرهنگ بیگانه، از سوی دیگر ورود زنان به عرصههای عمومی ، مسئله پوشش را مسئلهای غامض و مجادله برانگیز میکند. پوشش زنان در ایران همزمان امری فرهنگی، مذهبی، ایدئولوژیکی و گفتمانی است. ما در این مقاله به پوشش ملی و پوشش زنان به طور خاص در قالب گفتمانی آن میپردازیم . نگاه به پوشش و تلاش برای درک گفتمانی آنها به ما کمک میکند که به زاویه جدیدی از این مسئله حاشیه ساز پی ببریم. گفتمانها بر اساس اهداف و ارزشهایی معین انتخابهایی را در اختیار فرد میگذارند که بتواند خود را با پوشش به دیگران معرفی کند. این مقاله ضمن بررسی پوشش در سه دوره تاریخی بر ورود فرهنگ غربی درباره پوشش به ایران ، تکیه دادهاست. در این دوره، گفتمان دینی با تاکید بر حجاب با گفتمان لیبرال مبنی برآزادی در نوع پوشش درگیرند، هر چند گفتمان مذهبی غالب است، اما لازم است که مراکز تربیتی برای گسترش هرچه بیشتر حجاب اسلامی، به رغم تاکید بر نوع پوشش، بر محور «عفت» تاکید کنند.
In the process of modernization، traditional dress is usually the first issue which changes in traditional societies. Undoubtedly، western societies، benefiting from their worldwide cultural industry، are leading the globe to a great uniformity which peoples’ dress is one of its apparent out comes. Today، in our society emergence of west culture through the process of globalization on one hand، and women’s participation in public affairs on the other، has made the dress as one of the challenging and problematic problems. Meanwhile، in Iran women’s dress is a cultural، religious، ideological and discursive issue. In this article we are looking at national dress، particularly women’s dress، from discourse point of view. Looking at dress in the frame of different discourses and trying to understand its discursive feature، enables us to enlighten one of the dimensions of this critical subject. On the basis of especial goals and values، discourse، enables one to introduce herself to the others on the basis of her own choice. In this article reviewing dress in three historical eras، we will particularly deal with the influence of western culture in Iran. In this period there is a confrontation between religious discourse، insisting on Hejab، and liberal discourse، persisting on liberation of dress. Although religious discourse is dominant، but educational centers should enhance Islamic Hejab asserting on “modesty” rather than an especial kind of it.
Machine summary:
از زماني که رضاخان تصميم گرفت لباس «فرنگي» را براي مردان و زنان اجباري و متعاقب آن خواست حجاب را از زندگي روزمره ايرانيان حذف کند، تاکنون ، مسئله لباس و سبک هاي پوشش در صدر مسائل فرهنگي جامعه ما بوده است .
ميتوان ادعا کرد که از بين تغييرات مختلف در ارکان سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه ، حجاب و پوشش يکي از تغييرات حاصل از انقلاب اسلامي ايران بوده است (کاشاني، ١٣٨٦: ١٢).
براي به دست آوردن گفتمان هاي اصلي رايج (ديني و ليبرال ) به منابعي که در اين دو فرهنگ معتبر و در دوران معاصر در موضوع مورد نظر (پوشش ) گفتمان ساز بوده اند مراجعه شده است .
بدين ترتيب در اين گفتمان هر نوع لباس و پوششي که درون اين قاعده نگنجد، پوشيدن آن منافي عفت است ، عفت در پوشش ، يعني اينکه انسان از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان و نازک و بدن نما که جلب انظار ديگران و خودنمايي را باعث ميشود اجتناب کند و در پوشش خود وقار و سنگين باشد (قاضي زاده و سلماني، ١٣٨٦: ١٠٠).
بنابراين ترسيم وضعيت مفصل بندي و مرز ضديتي در گفتمان ليبرال چنين است : (رجوع شود به تصوير صفحه) مدل شماره ٣: مدل گفتمان پوشش ليبرال نظم گفتماني الف ) گفتمان پوشش ديني پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان و يا نازک و بدن نما که موجب جلب انظار ديگران و خودنمايي ميشود.
براي زنان اين گروه (گفتمان ليبرال ) اساسا پوشش به معناي حجاب نيست و اين تفاوت بزرگي است که آنان را از همه تيپ هاي قبلي متمايز ميکند.