Abstract:
تنظیم چهارچوب نظری تحلیل یکی از الزامات هر پروژة تحقیقی است. در این مرحله» با انجام فالیت
ذهنی» فرایند تحقیق به تجزیه و تحلیل دادهها و بازیینی آنها در رابطه با فرضیه پژوهش دست مییابد. یکی از
نمونههای چهارچوبهای نظری تحلیلء چهارچوب تحلیلی مبتنی بر «جامعه شناسی معرفت»» است. این مقاله
به ویژگیهای نمونة چنین چهارچوبی» که بر دیدگاه کارل مانهایم مبتنی است میپردازد دیدگاه جامعه شناسی
معرفت در تحقیق دربارة انواع اندیشهها و دستگاههای فکری» نسبت آنها را در ارتباط با منظومهای از عناصر و
اجزاء اجتماعی و فرهنگی» یعنی در بستر حیات عمومی جامعه و در ارتباط با موقعیت و جایگاه خاص اجتماعی
گروه هاء میسنجد پژوهنده» در این چهارچوب نظری تحلیل» ویژگیها و سوگیریهای مضامین اندیشههای
گوناگون را از طریق پیوند آنها با نیروهای اجتماعی و وضعیتهای دربرگیرنده شان تعیین می کند و برداشت
منظمی از نسبت میان هیئت اجتماعی و اندیشهها به دست می دهد.
Machine summary:
کوشش مانهایم برای دستیابی به عینیت ٣ در شناخت جهان اجتماعی از این نقطه آغاز می شود که حقیقت فقط یک مورد ارتباط ساده میان اندیشه و هستی نیست ، بلکه دریافت معانی و پیوستگیهای درونی نمودهای زندگی اجتماعی است .
(٢٢) مانهایم ، در فاصلۀ بین دانشمندان اجتماعی رفتارگرا٦، که به زندگی اجتماعی منحصرا چنان میپردازند 1 - relationism 2 - unique 3 - objectivity 4 - insight 5 - sympathetic introspection 6 - behaviorist ١٠ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی/ شماره دهم که دانشمندان طبیعی جهان مادی را بررسی می کنند، و کسانی که از طریق درون نگری و تأویل ١ به فهم نمودهای اجتماعی میرسند، در پی آن بوده است که همبستگی ویژه میان منافع حقیقی گروه ها در جامعه و عقاید و وجوه اندیشگیای را که از آن ها جانبداری می کنند، ترسیم نماید.
جامعه شناسی معرفت در فهم معمای دیرسال رابطۀ میان تجربه و تفکر، واقعیت 1 - hermeneutics فصلنامه تخصصی علوم سیاسی/ شماره دهم ١١ و تصور و مسئلۀ هم پیوندی میان «بودن » و «شناختن »، چیزی است بیش از به کاربردن قواعد منطقی بر مواد در دسترس ، زیرا در این جا، خود قواعد پذیرفته شده منطق هم مورد پرسش قرارمی گیرند و همراه با بقیه افزارهای معنوی ما، همچون بخش ها و فراورده های کل زندگی اجتماعی ما نگریسته میشوند.
» (٢٤) فرض اصلی جامعه شناسی شناخت مانهایم این است که وجوه اندیشه ای، تا زمانی که خاستگاه اجتماعی شان در پرده ابهام باقی باشند، چنانکه باید و شاید، مورد فهم و درک قرار نتوانند گرفت .