Abstract:
این مقاله تلاش می کند بجای آنکه یک نظریه فراگیر و جامع را در تبیین انقلاب و انقلاب اسلامی مطرح
کند. فقدان اعتبار نظری چنین رویکردی را با بازخوانی مجدد برخی از پیش فرضهای ارائه شدهء برای فهم
بهتر پیچیدگی جامعه نشان دهد. توجه به ابعاد ناخودآگاه نقش باورهای دینی در کنش سیاسی - اجتماعی
جامعه (و در این مقاله به عنوان یک مطالعه موردی بحث انقلاب اسلامی) در حقیقت پرداختن به حلقه
مفقوده و کمتر اندیشهای در تحولات سیاسی و اجتماعی این مرز و بوم است.
نظریه ایدئولوژی در خصوص تبیین انقلاب اسلامی از سوی بسیاری از محققین از اهمیت ویژه ای برخوردار
گیری یک دولت اسلامی است. در این پژوهش بر این نکته تاکید شد که علیرغم بیان برخی از وجوه انقلاب
از سوی این نظریه پردازان» مفهوم ایدئولوژی به علت تقلیل گرایی مستتر در آن و تلاش برای تبدیل آن به
متغیری عام در تبیین تحولات سیاسی اجتماعی ایران در اکثر مقاطع تاریخی ایران و در عین حال سیطره
الگویهای سیاسی با جمعیتهای خاص؛ از قدرت تبیین لازم برخوردار نمی باشد. دادههای این پژوهش با
رد دو مفروضه اصلی اکثر تحقیقهای انجام شده در این زمینه یعنی «دین گریزی» و «دین ستیزی»» در
دوران پهلوی تداوم و تاثیر این باورها را در شکل دهی فرم انقلاب بازشناسی می کند.
Machine summary:
بهره گیری از واژه «باورها» و متاثر از آن در مفهوم بکار رفته از سوی بوردیو یعنی «خصلت ها»(٣) نه تنها تلاشی برای فاصله گرفتن از تفاوت و تعارض معانی «ایدئولوژی» بلکه اشاره به وضعیتی عام تر است که در آن فرهنگ و ١٣٦ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی/ شماره دهم گفتمان عام علی رغم وجود تفاوت و دگرگونیها به عنوان نوعی پارادایم غالب خود را به نمایش میگذارند.
١- نقد و بررسی مفروض اول مفروضه نخست یعنی «دین گریزی» بر این امر تاکید دارد که تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن دوران که بسیار متاثر از چالش سنت و مدرنیته است به گونه ای رقم خورده است که در گروهی موجب تغییر و تقابل با هویت دینی و ملی گردیده و در برخی در تقابل با چنین وضعیتی، نیروی معترض پدید آمده که موجب شکل گیری انقلاب اسلامی گردیده است .
اما در واقع با توجه به ساخت فرهنگی جامعه ایران ، موضوعی چون بیماری نه تنها اغلب حلقه ناخودآگاه پیوند با باورهای دینی فصلنامه تخصصی علوم سیاسی/ شماره دهم ١٤٥ در ذهنیت ایرانی را تضعیف نمی کند، بلکه حتی بی دیننان را به شدت به سمت نوعی دین خویی سوق می دهد.
برخلاف نظر فارسون و مشایخی ایدئولوژی (٢٦) رسمی خاندان پهلوی تنها بر اساس توجه به ارزش های غربی و نکات برجسته تمدن ایران باستان (قبل از اسلام ) نبود باورهای دینی نه تنها جدا از رویکردهای فردی و مشروعیت سازی نظام سیاسی بلکه به عنوان ابزاری برای سرکوبی مخالفان نظام ١٤٦ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی/ شماره دهم سیاسی نیز مورد بهره برداری قرار میگرفت .