Abstract:
اگرچه طلاق همه بخش های جامعه ـ اعم از همسران ، بچه ها، خانواده ها و کل چرخه زندگی اجتماعیـ را درگیر میکند، نوع تجربه افراد بسته به جنسیت و فاعل ، در فرایند بـودن ، و میـزان درگیـری آن هـا متفـاوت اسـت و ممکن است برای افراد تجربه ای مثبت یا منفی ادراک شود. با توجه به متفاوت بودن تجربه افراد و اینکـه برخـی عناصر فرهنگی در جامعه کردستان نقش زن را در عرصه زناشویی به حد ابژه ای تقلیل میدهند، این بررسی بـا هدف کشف تجربه زیسته زنان مطلقه کرد و درک چالش ها و فرصت های رشدی که آن ها تجربه کرده اند، انجـام گرفت . در این مطالعه از روش هرمنوتیک پدیدارشناختی استفاده شده است و تعداد شرکت کنندگان با اسـتفاده از نمونه گیری هدفمند شامل نوزده زن مطلقه کرد ساکن شهرستان سقز است . در ایـن بررسـی، از تئـوریهـای کاسلو و مزیرو به منزله چارچوبی برای سازمان دادن داده های به دست آمده استفاده شد و از مصاحبه های فـردی مضامین فرایند وقوع طلاق ، پیامدهای طلاق ، ادراک از خود، احساسات شخصی، واکنش های رفتاری، و تصـور از طلاق آشکار شد.
Machine summary:
تجربۀ زیستۀ زنان مطلقۀ کرد، فرایندها و چالش های آنان یک بررسی پدیدارشناختی (مطالعۀ موردی شهرستان سقز) لیلا عنایت زاده ١*، محمود قاضی طباطبایی 2 چکیده اگرچه طلاق همۀ بخش های جامعه ـ اعم از همسران ، بچه ها، خانواده ها و کل چرخۀ زندگی اجتماعیـ را درگیر میکند، نوع تجربۀ افراد بسته به جنسیت و فاعل ، در فرایند بـودن ، و میـزان درگیـری آن هـا متفـاوت اسـت و ممکن است برای افراد تجربه ای مثبت یا منفی ادراک شود.
هرچند در این وضعیت طلاق ابزاری اجتماعی در مواجهه با شکست در ازدواج به کار گرفته میشود، برعکس ازدواج ـ به منزلۀ امری مثبت ، روشن ، و تأییدشده ـ طـلاق امـری اسـت منفـی، تاریک ، و منفور، زیرا در فرهنگ مردسـالار و در جامعـه ای کـه حـول همسـرگزینی نـاهمجنس سازماندهی شود، ازدواج یک قسمت تعریف شده از «هویت هنجارمنـد» بـاقی مـیمانـد [١٣] و نهاد ازدواج به منزلۀ دستاوردی شخصی ارزشگذاری و تصور میشود که برای همیشه دوام یابـد، اما طلاق به گفتۀ هاپر (٢٠٠١) مجموع ارزش های عمیقی که مـا را بـه ازدواج پیونـد مـیدهـد نقض میکند و برای هر دو جنس شکست شخصی را به دنبال دارد [١٨].
» احساسات شخصی اظهارات شرکت کنندگان دربارة احساسات بعد از طلاق حاکی از این است که آن دسته از زنانی کـه در رونـد طـلاق قـادر بـه بازسـازی خـود نبـوده ، فاقـد اسـتقلال مـالی بـوده ، و از جانـب خانواده هایشان کنترل شدیدی بر آن ها اعمال شده ، با از دسـت دادن نظـام حمـایتی گذشـته و ارزیابی انتقادی خود احساس «حقارت » را تجربه کرده اند.