Abstract:
کارآفرینی پدیدهای نوین در اقتصاد است که در گسترهای وسیع و در تعاملی چندسویه با بازارگرایی نقشی تعیینکننده در بهبود و ارتقای عملکرد سازمان ها ایفا میکند. این تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، از نوع توصیفی است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد بانکها با درنظرگرفتن بازارگرایی بهعنوان متغیر میانجی در رابطة بین این دو متغیر است. به این منظور، سه فرضیه تدوین شد. برای گردآوری اطلاعات لازم به منظور آزمون فرضیهها، از پرسشنامهای استاندارد حاوی 37 پرسش در 11 بعد استفاده و بین 234 نفر از مدیران بانکهای دولتی و خصوصی در سطح استان گیلان، بهعنوان جامعة آماری تحقیق، توزیع شد. برای تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج آزمون فرضیههای تحقیق ضمن تأیید تأثیر بازارگرایی بر عملکرد نشان داد که بهطورکلی بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد بهصورت مستقیم و همینطور بهواسطة بازارگرایی و بهطور غیر مستقیم نیز رابطة معناداری وجود دارد و متغیر بازارگرایی بر این رابطه تأثیر بسزایی میگذارد.
Entrepreneurship as a new phenomenon in the economy، in a broad and multi-way interactive orientation، plays a decisive role in improving the performance of organizations. This research is applied and descriptive. The purpose of this study was to evaluate the effect of entrepreneurial orientation on performance of banks considering market orientation as a mediator between these two variables. To this end، three hypotheses were formulated. To gather the necessary data to test the hypothesis، a standard questionnaire containing 37 questions in 11 aspects was distributed among 234 executives of public and private banks in Guilan province. Factor and path analysis were used to analyze the data and test the hypotheses. While confirming the impact of market orientation on performance، the results also showed that there is a significant relationship between entrepreneurial orientation and performance directly and indirectly (through market orientation) and market orientation has a major impact on this relationship.
Machine summary:
نتایج آزمون فرضیه های تحقیق ضمن تأیید تأثیر بازارگرایی بر عملکرد نشان داد که به طورکلی بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد به صورت مستقیم و همین طور به واسطۀ بازارگرایی و به طور غیر مستقیم نیز رابطۀ معناداری وجود دارد و متغیر بازارگرایی بر این رابطه تأثیر بسزایی میگذارد.
برای برطرف کردن مسائل و چالش های نظام بانکی ، ایجاد زمینه های مناسب برای افزایش گرایش به کارآفرینی می تواند الگویی اثربخش برای دستیابی به اهداف نوآوری، ابتکار عمل و ارائۀ محصولات و فرایندهای کاری جدید و در نهایت ، بهبود کیفیت خدمات رسانی و در نتیجه ارتقای عملکرد بانک ها در همۀ ابعاد به شمار رود؛ از این رو در شرایط ناپایدار و رقابتی کنونی، گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی هر دو برای موفقیت سازمان ها امری ضروری محسوب میشوند.
در یک تحلیل چندگانه از ٥١ مقاله در سال ٢٠٠٩، راچ و همکاران نشان دادند که به طور معمول همبستگی مثبت تقریبا بزرگی میان گرایش کارآفرینانه با عملکرد شرکت ها با توجه به مقدار رشد و سودآوری وجود دارد ( & Terry, Mousa ٢٠١٢ ,Wales).
Slotwinski et al ;٢٠٠٨ ,Ranyan ;٢٠٠٥ ,Fox ;٢٠٠٨ ,Morgan &Hughes ) این در حالیست که نتایج برخی مطالعات تجربی حاکی از آن است که بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد ارتباطی ضعیف و حتی منفی وجود دارد (٢٠٠٢ ,.
Cheruiyot Samwel, Kotut(2012), Market Orientation and Firm Performance in the Manufacturing Sector in Kenya, European Journal of Business and Management, Vol 4, No. 10, pp20-27.