Abstract:
شیخ اشراق حرکت استکمالی انسان را هم به زبان علم، هم به زبان نماد، مورد توجه قرار داده و در قالب داستان های متعدد روایت کرده یا بدون قالب داستانی، به نمادسازی در این مسئله پرداخته است. تحلیل و رمزگشایی از نمادهایی که سهروردی در رساله های خویش برای تصویرسازی سیر نفس به سوی سعادت به کار برده، نشان دهنده عوامل و اسباب کمال و سعادت انسان، در دیدگاه او است. اساسی ترین مراحل سیر استکمالی نفس عبارت اند از: یک؛ چیرگی بر قوای نفسانی، به ویژه حواس ده گانه ظاهری و باطنی؛ دو؛ اتصال به نفوس ناطقه فلکی؛ سه؛ اتصال به عقل فعال و دیگر عقول ده گانه.
Sheikh Ishraq has reckoned with human’s evolutional movement both in scientific and symbolic languages and he has narrated it as various stories or has symbolized it without stories. The analysis and decode of the symbols that Suhrawardi has used in his treatises for picturing the travel of soul toward happiness indicate the factors and causes of human evolution and happiness. The most fundamental stages in moving toward evolutional movement of soul include: 1. Subdue the carnal powers especially the ten inward and outward senses; 2. Connection to heavenly rational souls: 3. Connection to the active intellect and the other ten intellects.
Machine summary:
(همان: 462) همانطور که گذشت، کمال نفس نیز در آثار شیخ اشراق با تجرد و تجرید معنا میشود: «کمال مردم در تجرد است از مادت به قدر طاقت و تشبه به مبادی و چون این ملکات اخلاق و علوم او را حاصل شود، بعد از مفارقت لذتی یابد که آن را وصف نتوان کرد.
». (همو، 1380 ج: 247 ـ 244) ج) برخی رسالهها رمزیاند؛ ولی الگوی داستانی ندارند، مانند بخشهایی از رساله صفیر سیمرغ (همان: 332 ـ 314) که در آن چنین آمده است: این سیمرغ پرواز کند بیجنبش و بپرد بیپر و نزدیک شود، بیقطع اماکن و همه نقشها از اوست و او خود رنگ ندارد و در مشرق است آشیان او و مغرب از او خالی نیست.
تفاوت این رساله با برخی رسالههای قبلی آن است که با جهانشناسی یا نفسشناسی آغاز نمیشود؛ بلکه ابتدا به فراگرفتن علم از استاد تصریح میشود؛ آنگاه سخن از بازیابی سلامت نفس در جهت کسب شایستگی درک حقایق به میان میآید و سپس مباحث افلاک و کواکب مطرح میشود.
(همان) نه؛ رساله روزی با جماعت صوفیان هم مشتمل بر داستان رمزی است و هم داستان بدون رمز و نماد و به زبان روشن یا زبان علم در بخشی از آن به چشم میخورد؛ یعنی در گروه اول و دوم جای دارد.
۲. مرحله دوم: اتصال نفس ناطقه انسانی به نفوس فلکی؛ نمادسازی معطوف به ارتباط با افلاک در هفت رساله آمده است: ابراج، لغت موران، فی حالة الطفولیة، عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، قصه غربت غربی و روزی با جماعت صوفیان.