Abstract:
هدف اصلی این نوشتار، تحلیل و بررسی دو منظومة لیلی و مجنون نظامی گنجوی و رنج های ورتر جوان یوهان ولفگانگ فن گوته و یافتن نقاط اختلاف و اشتراک آنها است . در این مقاله و در بخش نخست آن، با تاکید بر ساختار روایی داستان، نشان دادیم که مثنوی شهربند گنجه (در حدود ٤٧٠٠ بیت ) و شاهکار گوته (٨٦ نامه ) در سه بخش برون متنی ، زایش ، کمال و اوج از دیدگاه زمانی زمینه ای مشترک داشته ، هر دو سراینده به یک شیوه صحنه سازی کرده و سوگنامه ای غیر اپیزودیک آفریده اند. در بخش دوم، با توجه به این ارتباط ها و با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی ، به شناسایی درون متنی نیروهای فرهنگی و شخصیت شناسی قهرمانان داستان پرداخته ایم . می توان گفت عشق عرفانی یکی از دست مایه های اصلی داستان هردو نویسنده است . به علاوه،فرهنگ وتعصبات فرهنگی کلیدی ترین نکته در قلم فرسایی هر دو گوینده می باشد.
Machine summary:
"از این میان، نظامی گنجوی (قرن ششم ) که یکی از بزرگترین شاعران جهان ایرانی است ، با منظومة لیلی و مجنون و یوهان ولفگانگ فن گوته ١ که از اروپای قرن هجدهم و از دنیای آلمانی زبانان برآمده با رمان رنج های ورتر جوان٢ (٨٦ نامه )، داستان عشق را چنان به تصویر کشیده اند که تأثیر آن بر ادبیات ایرانی و آلمانی کاملا مشهود است .
مجنون در دوران کودکی که مظهر یک زندگی روانی فارغ از خودآگاه (من ) نامریی است (یونگ ، ١٣٨٩: ٢٦)، با لیلی آشنا شد، اما در همان اوان، یک نهی از خارج (جامعه و منع های تابویی ) در برابر او قرار گرفت (دور کردن لیلی )؛ با توجه به ساختمان روانی اولیه طفل ، منع نتوانسته میل را در او به طور کامل از میان ببرد و فقط موفق شده آن را وا پس بزند؛ یعنی میل را بدرون ضمیر ناآگاه براند، به این ترتیب ، نهی و میل ، هر دو برقرار و پابرجا مانده اند (فروید، ١٣٥١: ٤٤)؛ بدین جهت است که مجنون آهو٢٥ی در دام افتاده را که نمادی از روح آزرده اش است ، می رهاند؛ اما ورتر که در جوانی با شارلوت آشنا شده شخصیتی است که هم تماشاگر است و هم بازیگر.
٣- نتیجه گیری نبوغ نظامی در ابتکارات لفظی و توصیف روانی قهرمانانش در منظومة عاشقانة لیلی و مجنون نمایان است ، به طوری که این سوگنامه را مایة الهام دیگر سخنسرایان می یابیم ؛ در مقابل ، همتای سخن سنج آلمانی زبان اوست که با رمان جنجالی و پردامنة رنج های ورتر جوان فصلی جدید در رمانتیسم رقم زد."