Abstract:
از زمانی که اسکندر در تاریخ ایران ظاهر شده درمتون تاریخی نظرات متعددی دربارهی ایرانی یا یونانی بودن او نیز آمده است. پیامد این نظرات به سخنانی راجع به شخصیت اسکندر به عنوان فرمانروا، حاکم، کاشف، ماجراجو و نظایر آنها نیز کشیده شد؛ حتی در دورهی معاصر از بود یا نبود او و یا کم و کیف قلمروی وی نیز اظهار نظرهایی ارائه شده است. برای یک بررسی صرف تاریخی در این باره بایدبر اساس اسناد و مدارک سخن گفت اما از آنجا که بخش عمدهای از منابع مکتوب دربارهی اسکندر را متون داستانی کهن ایرانی تشکیل میدهد، لازم است جهت غنا بخشیدن به اخبار راجع به اسکندر و فراهم ساختن امکان سنجش آن، از روایاتی مختلف، به چنین متونی توجه کرد. از جمله این متون اسکندرنامهی داستانی نوشته شده میان قرون ششم تا هشتم هجری قمری است که سعی دارد با ایجاد یک جابهجایی در روایتی قدیمی از شهر پریان (زنان)، اسکندر را با شهر پریان پیوند دهد و از این طریق او را شخصی ایرانی قلمداد نماید.
Machine summary:
از جمله این متون اسکندرنامه ی داستانی نوشته شده میان قرون ششم تا هشتم هجری قمری است که سعی دارد با ایجاد یک جابه جایی در روایتی قدیمی از شهر پریان (زنان )، اسکندر را با شهر پریان پیوند دهد و از این طریق او را شخصی ایرانی قلمداد نماید.
نک : ابوطاهر محمد بن حسن بن علی بن موسی الطرسوسی، داراب نامه ی طرسوسی، به کوشش ذبیح الله صفا، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ،١٣٧٤، ص ٣٨٧ به بعد درباره ی نسب او، و همچنین جنگ با بوراندخت ، ص ٤٦٧ به بعد مشاهده میکنیم ، داستان سرایی این اثر به گونه ای روشن و بارز از خودآگاهی جمعی پرده برمیدارد، خودآگاهی که به نحوی جهت دار و معنیدار برای ایرانی دانستن اسکندر و کنار زدن رنج شکست ایران از این فاتح مقدونی و به نحوی اسطوره وار پدیدآمده است .
سرزمینی که طبق اسناد و یافته های باستان شناسی با نام پریکان در شمال شرقی ایران قرار داشته است و این بار جابه جا میشود تا اسکندر ایرانی شده در بردع قفقاز، حوزه ی شمال غربی ایران بدان دست یابد.
٣. شهر پریان یا شهر زنان در افسانه ی اسکندر آنچه که خوانش افسانه ها و قصه های مربوط به اسکندر و رسیدن او را به سرزمین پریان در حوزه ی جغرافیای سیاسی- فرهنگی ایران پر کشش تر میکند آن است که در سنت فکری- تاریخی ایرانی مکان و قبیله ای به نام پریکانی وجود دارد که تاریخ آنها به زمان آغاز هخامنشیان یعنی قرن پنجم قبل از میلاد می رسد.