Abstract:
نامها و کنیه امام عصر( مانند دیگر ویژگیهای آن بزرگوار همواره مهم و در خور توجه بوده است. مسئله مورد بحث، جواز، کراهت یا حرامبودن علنی کردن نام و کنیه امام مهدی( است. از جمله نامهای مبارک حضرت، «محمد» است. در یک دسته از روایات امامیه نهتنها به نام محمد تصریح نشده است، بلکه تصریحاتی دلالت بر حرامبودن علنی کردن این نام وجود دارد. در مقابل، روایاتی نیز هست که علنی کردن این نام حضرت را جایز دانستهاند و هر دو دسته روایات، مسند و صحیحاند. در میان دانشمند مشهور، حکیم میرداماد حرام بودن اعلان و نامگذاری به این اسم را برگزیده است و شیخ حر عاملی از حلال بودن اعلان و نامگذاری دفاع کرده است. این نوشتار بر آن است که این دو دیدگاه را بررسی کند و وجه جمعی ارائه دهد.
The honorable titles given and other features relating to the Imam of the Time (Mahdi) has always been an important issue in this field and worthy of attention. The issue to be discussed is whether it is permitted or prohibited to publicly entitle the name and surname of Imam Mahdi as Mohammad، which is one of the titles given to him. Referring to him with this title، which is the name of the holy Prophet، "Muhammad" is banned by a group of Imami tradition، or at least، the title Muhammad is not clearly stated as his title. On the other hand، there are other traditions that allow publicizing this title implied here. Both traditions seem to be firmly rooted، documented and true. Among the famous Islamic scholars، the philosopher Mir Damad has declared it sinful to use this title while another prominent scholar، Sheikh Horr Ameli، has taken the opposite stand and has defended the use of the title. This paper reviews both views and provides an aggregate analysis.
Machine summary:
در ادامه به بیست روایت استناد میکند که برای روانسازی، آنها را به چهار دسته تقسیم میکنیم: درباره موضوع جواز یا حرامبودن نامگذاری امام عصر( به نام خاص، رسائلی چند نگاشته شده است که در ذیل به برخی عناوین اشاره میشود:سید محمدتقی قزوینی، رسالة حرمة التسمیة؛ شیخ سلیمان الماحوزی، رسالة فی تحریم تسمیة صاحب الزمان(؛ میرزارفیع طباطبایی نایینی (استاد علامه مجلسی)، رسالة فی تحریم تسمیة صاحب الزمان(؛ رسالة فی رد شرعة التسمیه تألیف پدر سلطان العلماء؛ کمال الدین حسین بن حیدر کرکی، رسالة فی تجویز التسمیة؛ کتابهای نجم الثاقب اثر میرزای نوری و مکیال المکارم اثر موسوی اصفهانی نیز در بخشی به موضوع پیشگفته پرداختهاند.
(همو: 102) امر به بیان نام خاص آن حضرت در زیارات _ که معمولا محل اجتماع مردم است _ دلیل بر جایز بودن نامگذاری است؛ مانند روایت: عن أحمد بن محمد عن ابن فضال عن ابن مسکان عن میسر عن أبی جعفر( قال: قال لی: أ تخلون و تتحدثون و تقولون ما شئتم؟ فقلت: إی و الله إنا لنخلو و نتحدث و نقول ما شئنا.
اختصاص روایات نهی به اسم خاص «احمد» و جواز به «محمد» با استناد به این روایت: عن علی بن أحمد بن موسی عن محمد بن أبی عبد الله الکوفی عن محمد بن إسمـاعیل البرمکی عن إسماعیل بن مالک عن محمد بن سنان عن أبی الجارود عن أبی جعفر عن آبائه( قال: قال أمیر المؤمنین( علی المنبر: یخرج رجل من ولدی فی آخر الزمان.