Abstract:
چکیدهشکلگیری شخصیت ناشی از عواملی است که بدون توجه و شناخت آنها، نمیتوان برنامه تربیتی مناسبی برای انسان طراحی نمود. اینعوامل به دو دسته عوامل وراثتی و محیطی تقسیم میشوند. این مقاله درصدد است تا ابتدا برخی از مهمترین عوامل غیروراثتیشکلگیری شخصیت را که در نظریههای روانشناسان شخصیت بیشتر مورد توجه واقع شده، توصیف نماید، سپس زمان تأثیر اینعوامل و نیز میزان تأثیر آنها را به اختصار مورد بررسی قرار دهد و در پایان، به اختصار دیدگاه اسلام نسبت به این عوامل را مورد اشارهقرار دهد.
Machine summary:
"اما در خصوص عامل «ناهوشیاری»، آیا چنین عاملی مورد تأیید اسلام است؟ به نظر میرسد عامل ناهوشیاری ـ آنگونه که زیگموندفروید ترسیم میکند ـ نه تنها مورد تأیید اسلام نیست، بلکه مقبول عمده روانشناسان شخصیت نیز واقع نشده؛ چه اینکه فروید آنگونهتأثیری برای عامل «ناهوشیاری» قایل است که اراده و اختیار را از انسان سلب میکند و انسان را به عنوان موجودی منفعل و بیاراده،تسلیم محض غرایز و آرزوهای سرکوب شده معرفی مینماید، ولی ـ همچنانکه پیش از این اشاره شده ـ اسلام انسان را موجود فعال وصاحب اراده و اختیار میداند که سرنوشت خود را رقم میزند و پاسخگوی تمامی رفتارها و تصمیمهای خود است و میتواند برآرزوها و غرایز سرکش خود تسلط یابد و آنها را در جهت صحیح، کنترل و هدایت نماید.
آنچه تا اینجا بیان گردید به نحوی نشاندهنده دیدگاه مشترک اسلام و روانشناسی شخصیت نسبت به عوامل ذکر شده بود، ولی آیانوع نگاه اسلام و روانشناسی و نوع و میزان تأثیر عوامل از دیدگاه هر دو نیز یکسان است؟ آیا از دیدگاه اسلام، عوامل تأثیرگذار غیروراثتی محدود و منحصر به همین عوامل ظاهری و قابل تجربه هستند یا عوامل دیگری نیزدر شکلگیری شخصیت انسان تأثیرگذارند؟ به نظر میرسد پاسخ هر دو سؤال منفی است.
اما آیا میان اراده وخانواده، میتوان یکی را بر دیگری مقدم داشت؟ به نظر میرسد قضاوت در این زمینه، کمی مشکل باشد؛ چراکه از یکسو، خانواده همهملاکهای کیفی پیشگفته را داراست و میتواند نقش مهمی در شکلگیری اراده فرد و زمینهسازی برای تحقق آن یا ایجاد محدویت برایشکوفایی و تجلی آن داشته باشد، و از سوی دیگر، اراده قوی میتواند بر تأثیر سایر عوامل از جمله خانواده غلبه کند و یا مانع تأثیر آنهاگردد."