Abstract:
مسأله «انتظار فرج امام قائم» به معنای «انتظار فرج امام غائب»، یکی از مفاهیمی است که بویژه پس از آغاز دوره غیبت کبری امام عصر (عج)، مورد توجه دانشمندان شیعه بوده است. اگر چه برخی گزارشهای تاریخی از طرح مسأله «انتظار فرج» در میان جامعه شیعه برای برخی ائمه پیشین نیز حکایت دارند، اما بی شک این مفهوم، در دورانی که امام از میان انظار غائب شدند، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه جامعه شیعه و بخصوص دانشمندان شیعی واقع گشت. بررسی گذرای منابع روایی شیعی که به نحوی به این مفهوم یا مسأله پرداختهاند، نشان میدهد که در دوره غیبت کبری، با گذر زمان، تحولاتی در خوانش از مفهوم «انتظار فرج» رخ نموده است. آنچه در این نوشتار به دنبال آن هستیم، در گام نخست ارائه گزارشی است از این تحولات. در گام بعد خواهیم کوشید تا نشان دهیم که از چه روی چنین تحولاتی در خوانش این مفهوم رخ نموده است تا به این ترتیب بتوانیم تبیینی از آنها به دست بدهیم.
Machine summary:
اما در این دوره از دوران سه گانه ای که به بررسی اندیشه و رویکرد شیعه به مسأله «انتظار فرج » امام قائم اختصاص داده ایم ، باید از شیخ مفید نیز به مثابه یکی از علمای برجسته شیعی یاد کرد که درباره مسأله انتظار فرج ، موضع گیری کرده است .
بر اساس آنچه که در بخش پیشین درباره رویکردها و خوانشها در جامعه شیعه نسبت به مسأله انتظار فرج گذشت ، دیدیم که در طول دو سده نخست دوره غیبت کبری ، یعنی سده های چهارم و پنجم قمری علمای شیعه به اثبات مبانی فکری این مذهب نسبت به غیبت امام دوازدهم (عج ) دست زدند.
اما شاهد بودیم که تحول دیگری نیز در خوانش های ارائه شده از مولی صالح مازندرانی و مولی محسن فیض نسبت به مسأله انتظار فرج در این دوره صورت گرفته است .
٣. تبیین تحولات رخ داده بر اساس آنچه که در بخش پیشین درباره گزارش تحولات روی داده نسبت به مسأله انتظار فرج امام غائب گذشت ، شاهد بودیم که تحولی در دوره نخست مورد بررسی ، یعنی سده های چهارم و پنجم قمری رخ ننموده بود.
10 آنطور که از برخی منابع نگاشته شده در آغاز دوره غیبت کبری بر می آید، خوانش از مسأله «انتظار فرج » در آن دوره این کارکرد را داشته تا جامعه شیعه که همواره تحت ظلم و ستم قرار داشته است این شرایط دشوار را تحمل کند تا سرانجام با ظهور امام عصر (عج ) که رفع ظلم و ستم و گسترش عدالت را در پی خواهد داشت ، شاهد گشایشی در حیات سیاسی - اجتماعی خود باشد.