Abstract:
یکی از فضایل مهم در حوزه اخلاق، «تواضع» است و فیلسوفان اخلاق در باب ماهیت تواضع و مؤلفههای تشکیلدهنده آن بسیار سخن گفتهاند. در این پژوهش به تبیین و تحلیل دیدگاههای فیلسوفان اخلاق معاصر غربی پرداخته شده است؛ این نظریات را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد: 1. نظریه باورمحور؛ 2. نظریه مبتنی بر غفلت؛ 3. نظریه میلمحور؛ 4. نظریه مبتنی بر عدم تقارن. با تحلیل این نظریات معلوم میشود که برخی از آنها نه جامعاند و نه مانع و برخی دیگر از توجیه فضیلت بودن تواضع ناتواناند. در نهایت نظریه «میلباور» به عنوان نظریه مختار برگزیده شده که به نظر میآید از اشکالات وارد بر دیدگاههای چهارگانه مذکور مصون است.
One of the important virtues in the field of ethics is ethics philosophers have widely discussed the nature of courtesy and its components. The contemporary western analyzed and explained in this paper. Their viewpoints could be classified into four groups: 1. the belief-oriented theory; 2. Ignorance-based theory; 3. Willoriented theory; 4. Asymmetry-based theory. Analysis of these theories reveals\ that some of them are not comprehensive and some others fail to justify the fact that courtesy is a virtue. Finally, the belief-oriented theory has been selected as the autonomous theory which seems to be free from the raised problems in the four mentioned viewpoints.
Machine summary:
این دیدگاه با نقدهای بسیاری مواجه شده است؛ ازجمله آنکه: اگر صرف پایین ارزیابی کردن خود، مؤلفه اصلی و شرط لازم تواضع باشد، آنگاه باید شخصی را که مثلا در مسابقه دو، همواره نفر آخر است و بهدرستی دستاوردهایش را در این مسابقات ناچیز و بیارزش میداند، متواضع بدانیم؛ حال آنکه بنابر شهودهای اخلاقی ما، چنین فردی دستاوردی ندارد تا بخواهد متواضع باشد و ما او را عرفا متواضع نمیدانیم؛ (Ibid: 468) اما اگر این فرد در مسابقات دو، پیوسته پیروزیهای درخشانی کسب کند و علیرغم آن، دستاوردهای خود را پایین بداند و به این امر باور داشته باشد، آنگاه این باور او کاذب خواهد بود.
(Schueler, 1997: 478) او در توضیح دیدگاه خود میگوید چنین فردی خواست و آرزوی این را ندارد که دیگران تحتتأثیر موفقیتها و دستاوردهای او قرار بگیرند، اما آیا معنای این سخن آن نیست که چنین فردی بهدلیل اهمیت ندادن به ارزیابی مردم، فردی آشفته و خودبزرگبین است؟ اسکیولر برای پاسخ دادن به این پرسش، شرط دیگری را برای تواضع در نظر میگیرد و آن اینکه: اگر فردی بخواهد متصف به وصف تواضع باشد، باید دارای دستاوردها و موفقیتهای واقعی و نابی (حداقل یک موفقیت) نیز باشد.
در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که چگونه شخصی که صرفا «گمان» میکند دستاورد بزرگی دارد، میتواند تواضع بورزد، حال آنکه تواضع صفت کسی است که «واقعا» برتریای نسبت به دیگران داشته باشد؛ اما این برتری در حالات درونی و نیز رفتار او تغییری ایجاد نکند؟ در پاسخ میتوان گفت گمان چنین شخصی، زمینه تکبر و خودبزرگبینی را برای او فراهم میکند، حال اگر این فرد تمایلی درونی نسبت به تحسین و بزرگداشت از سوی دیگران نداشته باشد، میتوان او را متواضع نامید.