Abstract:
هدف پژوهش حاضر که پژوهشی توصیفی ـ پیمایشی است، شناسایی باورهای معلمان شهر شیراز پیرامون میزان ارزشمندی جهت گیری های برنامه درسی بود. بدین منظور، از بین معلمان شاغل در مدارس این شهر در سال تحصیلی 91-1390 نمونه ای به حجم 368 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و از طریق پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی که روایی و پایایی آن محاسبه و تایید گردیده بود، مورد پرسش گری قرار گرفتند. برای تجریه و تحلیل داده های حاصله از روش های آماری تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی بونفرونی و شفه استفاده گردید. یافته ها نشان داد که معلمان بر این باورند که هر شش جهت گیری برنامه درسی دارای ارزش زیادی بوده و در این بین، جهت گیری رفتاری باارزش ترین جهت گیری در برنامه درسی قلمداد گردید. همچنین، مشخص شد که بین باورهای معلمان دوره های مختلف تحصیلی در باب میزان ارزشمندی جهت گیری های برنامه درسی تفاوت معناداری وجود دارد، در حالی که بین باورهای معلمان با سوابق خدمتی مختلف و نیز معلمان مرد و زن در زمینه این تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
The present study which is of a descriptive - survey type aimed to identify the Shiraz school teachers’ beliefs about the value of curriculum orientations. For this purpose، a classified random sample including 368 teachers at Shiraz Schools، in academic year of 2011-2012، were selected. They، then، answered to a curriculum orientation questioner which its reliability and validity had been calculated and verified. One sample T-test، repeated measures analysis of variance، multivariate analysis of variance as well as Bonferroni and Scheffe post hoc tests were used to analyze the data. It was، therefore، resulted from the findings that all of the six curriculum orientations، from the teachers'' point of view، were highly valued; however، the behavioral orientation has been considered as the most invaluable one.Furthermore، it was determined that the teachers at different school levels thought significantly different about the importance of curriculum orientation; while، such difference was not found neither between the teachers with opposite genders، nor between those with different years of experience.
Machine summary:
در همین زمینه، یافتههای اکبریبورنگ، جعفریثانی، آهنچیان و کارشکی (Aakbaryborng, Jafarisuany, Ahanchian " Kareshki, 2012) و چونگ و وانگ (Cheung " Wong, 2002) نیز همراستا با یافته این پژوهش نشان میدهند که اساتید علوم پزشکی مشهد و معلمان هنگکنگی نیز جهتگیری رفتاری را به عنوان باارزشترین جهتگیری در طراحی برنامه درسی انتخاب نمودهاند، در حالی که یافتههای کوتران وانیس (Cothran " Ennis, 1998)، جهتگیری مسؤولیت اجتماعی (بازسازی اجتماعی)، یافتههای لی، آدامسون و لاک (Lee, Adamson " Luk, 1995)، انیس و هوپر (Ennis " Hooper, 1988)، راییو (Ryu, 1998) و کانینگهام، جانسون و کارلسون (Cunningham, Johnson " Carlson, 1992) جهتگیری فرایندشناختی و یافتههای جنکینز (Jenkins, 2009) در بین معلمان امریکایی و جعفریثانی، پاکمهر و اسلامیان (Jaafarisany, Pakmehr, and Eslamian, 2013) در بین دانشجویان رشته برنامهریزی درسی مشهد جهتگیری انسانگرایانه را باارزشترین جهتگیری معرفی نمودهاند.
این یافته با یافتههای بیهیتز (Behets, 2001)؛ انیس و چن (Ennis " Chen, 1993, 1995)؛ کیورتر ـ اسمیت و میک (Curter-Smith " Meek, 2004)؛ اکبریبورنگ، جعفریثانی، آهنچیان و کارشکی (Aakbaryborng, Jafarisuany, Ahanchian " Kareshki, 2012)، مالیوز، فریدمن ـ نیمز، رایس، پیتون و ابراین (Mahlios, Friedman-Nimz, Rice Peyton " O’Brien, 2010)، چونگ و وانگ (Cheung " Wong, 2002) و جعفریثانی، پاکمهر و اسلامیان (Jaafarisany, Pakmehr, and Eslamian, 2013) همسو و با یافتههای جنکینز (Jenkins, 2009)، ردینگ (Reding, 2008)، راییو (Ryu, 1998) و بیهیتز و ورگاون (Behets " Vergauwen, 2004) ناهمسو است.