Abstract:
«تجلی» از اهم موضوعاتی است که در ادوار تاریخ ، توجه اندیشمندان ، بـه ویـژه اهـل معرفـت و متکلمان را به خود مشغول ساخته است . پیگیری این موضـوع ، تـاثیر بسـزایی در مبـانی معرفتـی، باورهای دینی، حتـی اخلاقـی خواهـد داشـت . بـا ایـن نگـرش ، آیـات قـرآن ، بـه ویـژه آیـه میقـات (الاعراف /١٤٣) مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است . ملاقات حضرت موسی (ع ) با خدای سبحان ، افتخار تکلم و هم صحبتی با خدا و تمنای رویت جمال الهی، محور بحث آیه مزبور اسـت . همچنـین تجلی قادر متعال بر کوه و مدهوشی حضرت موسی (ع )، نظر مفسران و پژوهشگران را به خود جلب نموده است . نکات مزبور، نگارندگان را وادار به کاوش کرده است و دیـدگاه هـای گونـاگون ، بـه ویـژه مساله «تمنای رویت » مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته است .
Machine summary:
ولـی نگارنـدگان بـر ایـن باورنـد کـه حضرت موسی(ع ) تمنای رؤیت محسوس داشته است ، لکن نه رؤیت ذات اقدس الهـی، بلکـه نظیـر فضای وادی ایمن که ابتدا «نار» دید و آنگاه کـلام خـدا را شـنید، در جریـان میقـات نیـز حضـرت موسی(ع ) به وجد آمده بود و در صدد بود که جلوه ای از جمال الهی را به طـور محسـوس مشـاهده نماید.
تفسیر مبین نیز رؤیت عینی و محسوس را اینگونه تبیین می کنـد: « ﴿رب أرنی أنظر إلیک ﴾؛ پروردگارا ترا با قلب و عقلم مشاهده نمودم ، ولی دوست دارم در برابر چشمانم نیـز متجلـی شـوی و این سخنی بود که حضرت موسی (ع ) از روی شدت اشتیاق به ساحت ربوبی ابراز داشت ٩.
از این رو، تمنای رکن ثانی را نیز در سر مـی پرورانـد و مانعی نیست که پیامبری قبل از فراگیری از ساحت قدس ربوبی ، علم به تفصیل شؤون الهی نداشته باشد و بدین جهت است که خدای سبحان به پیامبر خویش حضرت محمد(ص ) فرمود: ﴿وقل رب زدنی علما﴾ (طه /١١٤)» (ابن عاشور، بیتا، ج ٤: ٢٧٧).
ابن جزی در التسهیل می نویسد: «نمی توان این آیه را دلیل بر محال بودن رؤیت خدا دانست ، چراکه علت نفـی را نـه محـال بـودن ، بلکه عدم طاقت حضرت موسی می داند و اگر رؤیت محال بـود، جـوابی تـوأم بـا زجـر و تنـدی داده می شد، نظیر آنچه در جواب حضرت نوح (ع ) آمد که : ﴿فلا تسألن ما لیس لـک بـه علـم إنـی أعظک أن تکون من الجاهلین : پس ، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخـواه .