Abstract:
تحولات جهان عرب پس از سال 2011 شرایط ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را دگرگون ساخته است. این تحولات که تحلیلگران غربی آن را «بهار عربی» مینامند و ما آن را «بیداری اسلامی» میخوانیم، پدیدهای بینظیر در این منطقه جغرافیای سیاسی محسوب میشود که سیاست خارجی تمام بازیگران منطقهای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار داده است. در همین راستا، این پرسش مطرح میگردد که عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران در قبال تحولات نوین خاورمیانه کدامند؟ فرضیه نوشتار این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در ارتباط با تحولات جدید منطقه، تحتتاثیر عوامل ایدئولوژیکی و واقعگرایی بوده است. در این نوشتار سعی بر آن است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با تاکید بر گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به تبیین موضعگیری جمهوری اسلامی ایران در قبال انقلابهای تونس، مصر، لیبی، یمن و تحولات بحرین و سوریه پرداخته شود.
Machine summary:
"3-6- سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و تحولات سوریه در بحران سوریه سیاست ایران عمدتا مبتنی بر حفظ منافع استراتژیک و تحت تأثیر اهمیت این کشور در معادلات سیاسی – امنیتی منطقه، بهخصوص در حوزه روابط با حزبالله و حماس و همچنین روند صلح اعراب – اسرائیل بوده که ایران در آن دارای نقش حساس و مهمی است.
سوریه بهعنوان پلی برای دستیابی به مدیترانه مورد توجه ایران قرار گرفته است که این موضوع حفظ و بهبود رابطه با دولت سوریه را توجیه مینماید (جعفری ولدانی، نجات، 1392: 172)؛ سوریه عقبه مقاومت است و فروپاشی نظام سوریه یعنی قطع رابطه ایران با عقبه مقاومت در لبنان و فلسطین و نتیجه آن یعنی پیروزی اسرائیل و آمریکا بر تنها کشور عربی که همچنان به مقاومت معتقد است؛ ترس از به قدرت رسیدن جریانی ضد ایرانی و ضد شیعی در منطقه که در تضاد با منافع جمهوری اسلامی ایران و همراه و موافق منافع غرب باشد؛ نکته حائز اهمیت دیگر در بحران سوریه این است که جریان و معارضانی که در سوریه در حال نبرد با حکومت بشار اسد میباشند را نوسلفیهایی تشکیل میدهند که به شدت مخالف ایدئولوژی ایران در منطقه میباشند."