Abstract:
این مقاله آموزه آفرینش بنابر روشنایینامه ناصرخسرو قبادیانی، حکیم نامدار اسماعیلی مذهب سده پنجم هجری را مورد
توجه قرار داده و از همسانی بنمایههای این آموزه با آموزه آفرینش مانوی سخن میگوید. به نظر نگارنده، توجه به مسائلی مانند
حضور مانویان در خراسان سدههای چهارم و پنجم هجری و آشنایی اندیشمندان این دوره مانند ابنسینا و ابوریحان بیرونی با آثار
مانوی، ما را بر آن میدارد که برخلاف نظر فیلیپ ژینیو، تأثیر این آموزهها بر ناصرخسرو را جدیتر از آموزههای یونانی پی بگیریم؛ به
ویژه که ناصرخسرو برخلاف سنت یونانی، عقل و خرد را عنصری مردانه میداند و در ادامه سنت ایرانی، بر آن است که نفس
خصیصهای زنانه دارد. در ادامه مقاله نیز همانندی کارکردهای برخی مراتب دعوت اسماعیلی با طبقات روحانی مانوی مورد توجه
قرار گرفته و احتمال همسانی این مراتب و طبقات، مانند نیوشایان مانوی و مستجیبان اسماعیلی بررسی شده است.
Machine summary:
"به نظر نگارنده، توجه به مسائلی مانند حضور مانویان در خراسان سدههای چهارم و پنجم هجری و آشنایی اندیشمندان این دوره مانند ابنسینا و ابوریحان بیرونی با آثار مانوی، ما را بر آن میدارد که برخلاف نظر فیلیپ ژینیو، تأثیر این آموزهها بر ناصرخسرو را جدیتر از آموزههای یونانی پی بگیریم؛ به ویژه که ناصرخسرو برخلاف سنت یونانی، عقل و خرد را عنصری مردانه میداند و در ادامه سنت ایرانی، بر آن است که نفس خصیصهای زنانه دارد.
بر خلاف فیلیپ ژینیو که معتقد است ناصرخسرو در باب آفرینش موجودات از آثار ارسطو وام گرفته و بیشتر تحت تأثیر سنت یونانی بوده است تا ایرانی و مینویسد: «به نظر میرسد که تمام مفاهیم این شاعر درباره ترکیب انسانی بیشتر از اصل افلاطونی و ارسطویی است تا زردشتی»، (4) نگارنده بر این باور است که زیستن در محیطی که هنوز رنگ و بوی مانوی و زردشتی خود را حفظ کرده میتواند به سادگی در اندیشه هر فرد صاحب تفکری تأثیر بگذارد و دلیلی وجود ندارد که جای دیگر به دنبال ریشه اعتقادات آنان بگردیم.
(1) از آن جمله است اشاره ابنسینا در رسالة فی لغة ابیعلی بن سینا (2) و رسالة فی تعبیر الرؤیا به برخی آثار مانی و اصطلاحات مانوی، (3) و ذکر حضور مانویان در این دوره در حدود العالم من المشرق الی المغرب (4) و مروج الذهب و معادن الجوهر (5) و تصریح ابوریحان ______________________________ 1."