Machine summary:
"با توجه دیدگاه نظری گیلفورد (Zampetakis & et al, 2010)، رونکو 3 (2007) و مدنیک (Zampetakis & et al, 2010) مبنی بر نقش زمان بر خلاقیت و تأکید یافتههای تحقیقات تجربی مختلف (Jex & Elacqua, 1999; Adams & Jex, 1999; Davis, 2000; Claessens et al, 2004) بر رابطه مدیریت زمان با خلاقیت و با عنایت به الگوی نظری ماکان (1994) مبنی بر نقش اصلی بعد احساس کنترل ادراکی زمان در بین ابعاد مختلف انگیزش مدیریت زمان، این پژوهش با هدف تعیین نقش ابعاد مختلف انگیزشی مدیریت زمان بر خلاقیت دانشجویان، به آزمون الگوی شکل زیر بر خلاقیت دانشجویان پرداخت.
فرضیة وجود رابطه بین ابعاد مختلف انگیزش مدیریت زمان مانند کنترل ادراکشده زمان، تمایل به بیسازمانی و سرسختی روانشناختی و خلاقیت دانشجویان با تحلیل مسیر تأیید شد.
بر این اساس میتوان گفت دانشجویانی که باور دارند میتواند بر زمان خود کنترل داشته باشند و عوامل اتلاف وقت در محیط دانشجویی را حذف کنند و همچنین آنهایی که تمایل کمتری به بیسازمانی دارند (تمایل به برقراری نظم، مرتب و منظم نمودن امور و قرار دادن هر چیز در جای خود) میتوانند فرایندهای تفکر خود را کشف کنند، نتایج آن را ارزیابی نمایند و ایدههای مختلف و راهحلهای بدیع را به وجود بیاورند و درنتیجه خلاقیت بالاتری داشته باشند.
این پژوهش بر روی دانشجویان دانشگاه انجامشده است و قابلیت تعمیم به تولید ایدههای خلاق در سازمانها و مؤسسههای صنعتی و تولیدی را ندارد که این خود از محدودیتهای پژوهش به شمار میرود؛ بنابراین، پیشنهاد میشود اجرای تحقیقات بعدی درزمینهٔ رابطه کنترل ادراکشده زمان و سایر ابعاد مدیریت زمان با خلاقیت در مؤسسهها و سازمانها باشد."