Abstract:
در میان بزه دیدگان، کودکان و نوجوانان بزه دیده نیاز به حمایت بیشتری دارند، زیرا کودکان که آینده جامعه بشری هستند از آسیب پذیرترین اعضای این جامعه محسوب می شوند. به همین جهت است که مصلحان بشریت از دیرباز تاکنون همواره در حمایت و مراقبت از آنان پیشگام بوده اند. این حمایت از طریق اتخاذ یک سیاست افتراقی صورت می گیرد. سیاست افتراقی در قوانین داخلی به صورت جرم انگاری های خاص در حوزه ی حقوق و آزادیهای کودکان یا به صورت تشدید مجازات جرایم علیه آنان متجلی میشود. زیرا حقوق کیفری به عنوان منعکس کننده ارزشهای بنیادین حاکم بر یک جامعه، علاوه بر نقش آموزشی – فرهنگی که در تقبیح برخی رفتارها دارد، میتواند به عنوان عاملی باز دارنده و پیشگیرانه در ارتکاب برخی رفتارها ایفای نقش کند. ضرورت اتخاذ رویکرد افتراقی در قبال کودکان در راستای اعمال سیاست های حمایتی مطابق با معیارهای بین المللی، از یک سو و آسیب پذیری آنان در برابر انواع بهره کشی ها، از سوی دیگر موجب شده که موضوع بردگی جنسی کودکان با هدف ارتقای وضعیت قوانین داخلی به نفع آنها و ایجاد سازوکارهایی برای مقابله با این پدیده مورد بررسی قرار داده شود.
Among all crime victims، children need more support because children who are building the future of world and human society are considered as the most vulnerable people in the society. That is why since very past time the reformers have been pioneers in supporting and protecting them. This support is maintained via a differential policy. A Differential policy appears in internal rules in the form of especial crime monitoring in law domain and children freedom or intensifying the penalties against them، because criminal law، as a reflector of principal values of a society، in addition to the
educational role in disapproval of some behaviors، can play a role of inhibitor and precautionary against some manners.The necessity of adoption of a differential approach in children rights، in compliance with support policies for them and in accordance with international standards on one hand، and their vulnerability against exploitation on the other، have made the internal legislators not only to act towards modifying the existing regulations but also to develop new ones. They also performed precautions to avoid sexual abuse of children.
Machine summary:
ضرورت اتخاذ رویکرد افتراقی در قبال کودکان در راسـتای اعمـال سیاست های حمایتی مطابق با معیارهای بین المللـی ، از یـک سـو و آسـیب پـذیری آنـان در برابـر انـواع بهره کشی ها، از سوی دیگر موجب شده که موضوع بردگی جنسی کودکان با هدف ارتقای وضعیت قـوانین داخلی به نفع آنها و ایجاد سازوکارهایی برای مقابله با این پدیده مورد بررسی قرار داده شود.
در بند ٣ ماده ١ کنوانسیون اتحادیه آسیای شرقی برای همکاری منطقه ای (سارس ) راجـع بـه «پیشـگیری و مبـارزه بـا قاچاق زنان و کودکان به قصد روسپیگری » مصوب ٢٠٠٢ تعریفی ارائه شده کـه بـا ماهیـت قاچاق جنسی کودکان انطباق بیشتری دارد: «انتقال و خریـد و فـروش زنـان و کودکـان در درون و بیرون کشورها برای بهره کشی با استفاده از پول یا سایر مزایا، اعم از این که با رضایت یا بدون رضایت شخص باشد» بدین سان کنوانسیون سارس ، انتقال و خرید و فروش زنـان و کودکان در «داخل » کشورها را نیز از مصادیق قاچاق انسان می داند.
به رغم تمام اقدامات انجام شده در سطح بین الملل ، قاچاق کودکان هم زمان بـه صـورت فزاینده ای گسترش می یافت و نیاز به تصویب معاده ای کامل تر احساس مـی شـد تـا ایـن کـه جامعه جهانی به این مهم در دسامبر ٢٠٠٠ در قالب کنوانسیون مبـارزه بـا جـرایم سـازمان یافته فرا ملی (پالرمو) پاسخ داد.
4. UNESCO, 1999, Final Report, Declaration and Action Plan; Sexual Abuse of Children, Child Pornograghy and Paedophilia on the Internet, an International Conference in Paris on 18 – 19 Januaty, 1999.