Abstract:
انسجام در قرآن از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان قرار داشته است. در مقابل نظریه برخی از شرقشناسان مبنی بر عدم برخورداری قرآن از نظم و انسجام، اندیشمندان اسلامی جهت ردّ این مساله، با روشهای گوناگون به اثبات نظم در قرآن پرداختهاند. کهنترین نظریه انسجام در قرآن متعلق به جرجانی است که به نظریه «نظم» معروف است. پس از جرجانی نیز شمار بسیاری از پژوهشگران و مفسران به اثبات این نظریه پرداختهاند. با وجود این، هیچ یک از پژوهشهای صورت گرفته در پی ارائه الگویی دقیق و مشخص برای سنجش انسجام در قرآن نبودهاند. با توجه به چنین خلایی از یک سو و نیز ضرورت تبیین بیش از پیش جلوههای اعجاز قرآن برای نسل حاضر از سوی دیگر، پژوهش حاضر به مقایسه عوامل انسجام در سوره اعلی و ترجمه آن از طاهره صفارزاده اختصاص یافته است. در این مقاله عوامل انسجام متن بر اساس الگوی «هلیدی و حسن» با روش توصیفی-تحلیلی و آماری مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد ضمن وجود تفاوت در نسبت عوامل دستوری و واژگانی، هر دو متن از انسجام بالایی برخوردارند.
Machine summary:
"کلیدواژهها: قرآن حکیم/ متن/ انسجام/ عوامل انسجامی/ سوره اعلی پیشگفتار مسأله انسجام در قرآن از دیرباز مسألهای چالش برانگیز بوده و ازاینرو مورد توجه پژوهشگران حوزه قرآنی و نیز شرقشناسان قرار داشته است.
بنابراین با توجه به پژوهشها و تحقیقات انجامشده در این زمینه، مقاله حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه تکامل یافته انسجام (Halliday & Hasan, 1985; Hasan, 1984)، عوامل انسجام را در سوره مبارکه «اعلی» 1 و ترجمه فارسی آن از طاهره صفارزاده 2 بررسی نموده و با پیشفرض وجود انسجام در قرآن کریم، به سؤالات زیر پاسخ دهد: ـ بر پایه نظریه انسجام و پیوستگی، انسجام سوره اعلی (با وجود مضامین متنوع) و ترجمه آن چه میزان است؟ ـ عوامل انسجام متن در سوره اعلی و ترجمه آن کدامند؟ ـ کاربست عوامل انسجام در سوره اعلی با ترجمه آن چه تفاوتی دارد؟ ـ با توجه به عوامل انسجام در سوره اعلی و ترجمه آن، صفارزاده تا چه میزان در ترجمه این سوره موفق بوده است؟ نظریة انسجام هلیدی و حسن هلیدی و حسن نخست در سال 1976 ابزارهای آفرینندۀ انسجام متن را در زبان انگلیسی، به سه دسته تقسیم کردند: ابزارهای دستوری شامل ارجاع (Reference)، جایگزینی (Substitution) و حذف (Ellipsis)، ابزارهای پیوندی که عبارت است از حروف ربط (Conjunctives)، ابزارهای واژگانی شامل تکرار (Reiteration) و همآیی (Collocation).
همان طور که پیشتر نیز گفتیم، از آنجا که پژوهش حاضر براساس کتاب مشترک هلیدی و حسن در سال 1985 انجام شده است و انسجام غیرساختاری با توجه به عوامل انسجام دستوری و واژگانی در اثر یاد شده مورد نظر است، در این مقاله نیز انسجام متن را با این رویکرد تحلیل کردهایم."