Abstract:
این مقاله در چارچوب الگوی نظریة انتقادی به تبیین تحولات انقلابی کشورهای عربی خاورمیانه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این تحولات صبغة اسلامی دارد. پس میتوان آن را بیداری اسلامی نامید. از اینروی، جهان عرب با ابتنا به عقلانیت فرهنگی نهفته در دین اسلام به سنت اسلامی جاری و دستاوردهای غرب به دیدة انتقاد نگریسته و با استفاده از ظرفیت رهاییبخش اسلام علیه نظام حاکم شوریده است. هر چند امکان داشته و دارد که این خیزش توسط قدرتهای خارجی و داخلی مخالف اسلام به چالش کشیده شود.
In the framework of critical theory، this essay explain the revolutionary evolutions in Arab countries of middle east and conclude that this evolutions have Islamic coloration. And thus can be called Islamic awakening. Arab world with rely on hidden cultural rationality in Islam criticize current Islamic tradition and west fruition، and with use of the capacity of Islamic emancipation، insurrect against dominant system.
Machine summary:
به همین دلیل ، در ادامۀ بحث ، ابتدا نظریۀ انتقادی ، سپس شرایط و خصوصیات حاکم بر کشورهای عرب خاورمیانه و خواسته و اهداف انقلابیون بررسی می شود و با بررسی ظرفیت های اخیر جنبش اخوان المسلمین چرایی و چگونگی تحول ناسازة خاورمیانه را تبیین خواهیم کرد.
اینجاست که نظریۀ انتقادی با سرنوشت مرحلۀ دوم بیداری اسلامی گره می خورد و عقلانیت ، انتقاد، هم نشینی مخالف با اهداف و خواسته های جهان عرب ، و اسلام خواهی هم زمان با دموکراسی خواهی نمود می یابد.
از نظر قطب جاهلیت همان آگاهی کاذب نسبت به اصول اساسی اسلام است ، لذا مسلمانان مدرن باید علیه جاهلیت مدرن با همان روش و سلاح های مسلمانان اولیه مبارزه کنند؛ یعنی ، نخست ، مشورت با خود، حفظ ایمان از طریق جهاد فردی ، سپس تقویت جماعت خود ودر نهایت جهاد (انقلاب ) علیه ساختار قدرت (٩٥ :٢٠١٠ ,Lee).
همان گونه که حسن حنفی (وصفی ،١٣٨٧: ١٥٥) و برخی اندیشمندان عرب مطرح کرده اند اخوان المسلمین می تواند بین دوگانگی هایی چون اسلام وغرب ، سنت ومدنیته و حتی بنیادگری و سلفی گری تعادل ایجاد کند، چرا که اخوان المسلمین متناسب با شرایط کنونی راهبرد خود را تغییر داده است .
از دیدگاه اندیشمندان و انقلابیون اخیر جهان عرب ، تنها در چارچوب دین اسلام ، اما با نگرشی انتقادی هم نسبت به سنت اسلامی جاری و هم نسبت به دستاوردهای غرب است که می توان مفهومی رهایی بخش به جنبش ها بخشید.