Abstract:
شیخ احمد جام در میان نامداران صوفیه، بیش از دیگران، زندگی و شخصیتاش با افسانهها و حکایات عجیب گره خورده است. نویسندگان مقامات با نقل افسانهها و روایتهای شگفت و انتساب صفاتی چون خمشکنی و تعصب و تشدد در امر به معروف و نهی از منکر و شکستن چنگ و چغانه، چهرۀ شیخ جام را چنان ترسیم کردهاند که دلخواه ایشان بوده است و کاری به آن نداشتهاند که او خود چه میاندیشیده و در قاموس ذهن و اندیشه و سلوک وی چه میگذشته است. کمبود پژوهش در خصوص اندیشهها و شخصیت اصیل احمد جام ورای مقامات نوشتهشده برای وی و افسانههای مندرج در آنها از یک طرف، و قضاوتهای نادرست و شتابزدۀ برخی از عرفانپژوهان، بدون توجه به آثار شیخ از سوی دیگر، حاصلی جز بدنامی و تصور خودخواهی و انتقامجویی برای شیخ نزد معاصران نداشته است. این در حالی است که با یک نگاه اجمالی به آثار شیخ، میتوان تا حد زیادی از انتساب چنین صفاتی به وی کاست و حتی او را عارفی مشفق، مهربان و وارسته به شمار آورد. در این گفتار، پس از نقل دیدگاهها و سخنان برخی از محققان معاصر دربارۀ شخصیت شیخ جام و اشاره به چند حکایت از مقامات ژندهپیل، کوشش شده در سه بخش «نگرش غیرمتعصبانه»، «نگرش مشفقانه» و «نگرش روشنبینانه»، شخصیت حقیقی شیخ، آنگونه که در آثار و نوشتههایش تجلی کرده است، معرفی گردد.
Among the well known figures of Sufies، the life and the character of Ahmad Jām is more tied by legends and strange anecdotes. Official authors have drawn his figure by uttering the legends and wonderful anecdotes and attributing features to him such as breaking jar، dogmatism and increasing enjoying and prohibited from denying and breaking harp in a way that it was of his favorite and they didn’t care about what he had thought or what had happened in his mental and thought and manner lexicon. The shortage of research based on thoughts and the principal character of Ahmad Jām beyond the written officials for him and appointed legends in them in one side، and the unfair and hastened judgments of some scholars of mysticism without noticing his works in other side، has had nothing but notoriety، self satisfaction، and seeking for revenge for him in the sight of contemporaries. While، it is possible to lower the number of these wrong features having been attributed to him by having a brief look at his works or even regarding him a sympathetic، kind، and pious mistiest. In this utterance، after uttering approaches and the lectures of some contemporary researchers about the character of Sheykh-e Jam and pointing to some anecdotes، is tried to introduce the real character of him in three chapters “non dogmatic approach” “sympathetic approach” and “clear sighted approach.
Machine summary:
(شیخ جام در انـس التائبین ، ص٤٦) بحث حال باید دید آیا به راستی احمدجامـ مطابق تصویر ترسیم شده اش در برخی از کتب تذکره و نوشته های متأخرـ فردی متعصب و سنگدل بـوده اسـت ؟ و آیـا تنهـا هنـر وی خم شکنی و امر و نهی و تحذیر بوده است ؟ در پاسخ به این سؤالات باید گفـت کـه مـا همواره با دو چهره و دو نمود شخصیتی از شیخ جام مواجهیم : یکی چهـره و شخصـیتی که سدیدالدین محمد غزنوی در مقامات ژندهپیل از وی به نمایش گذاشته است و البتـه عرفان پژوهان اخیر، بی آنکه آرای وی را در آثار خود او جست وجو کنندـ بـه پیـروی از غزنوی ، همان ویژگی ها و خصلت هایی را که وی برای شیخ ذکر می کند، تکرار می کننـد و بر آن صحه می گذارند؛ دوم چهره و شخصیتی است که در آثار و نوشته های شیخ جام نمود پیدا کرده است .
وقتی خلاصه و چکیدٔە تمام داستان ها و روایت های مقامـات ژنـدهپیـل ، موضـوعش عتاب و خطاب و سرزنش و توبیخ مخالفان و حتی مریدان و تهدید آنان است ، دیگر چه انتظاری از خوانندٔە این کتاب می توان داشت ؟ آیا می توان از خلال ایـن حکایـت هـا بـه دنبال عارف وارسته ای گشت که صفاتی چـون مهربـانی و بشردوسـتی و خطاپوشـی و جرم بخشی و بلندنظری را سرلوحۀ سلوک عرفانی خویش قرار داده باشد؟ در ادامه ، تنها برای نمونه و مقایسه ، به چند حکایت از مقامات ژندهپیل اشاره می کنیم ، سپس بـا غـور و تعمـق در آثـار شـیخ و طـرح سـه نگـرش غیرمتعصـبانه ، مشـفقانه و روشن بینانه از جانب وی ، درصدد بطلان برخی از مطالب مقامات برمی آییم .