Abstract:
امام خمینی هم در عرصه نظر و هم در مقام عمل ، پایه و اساس نظـام سیاسـی خود را بر aولایت مطلقه فقیه ́ استوار کـرده و الگـوی حکومـت اسـلامی را بـا تولی و ولایت سیاسی فقیه جامع الشرائط ترسیم کرد و نقـش و جایگـاه مـردم در نظام اسلامی نیز در اندیشه ایشان در همین چارچوب معنا و مفهوم می یابد.
در اندیشه امام ، نقش اصلی و کلیدی مردم در مرحلـه تحقـق حکومـت ولایـی می باشد؛ چون بدون مردم و استقبال و خواسـت آنهـا و مشـارکت همـه جانبـه مردم ، حکومت تحقق نمی یابد اگرچه حاکم ، شخصی مانند علـی بـن ابیطالـب باشد. در این پژوهش با بررسی مرکزیت معنایی اندیشه سیاسی امام راحل کـه همان ولایت سیاسـی فقهـا در عصـر غیبـت مـی باشـد بـه جایگـاه مـردم در اندیشه های وی پرداخته شده است .
Machine summary:
"امام خمینی+ در عین احترام به آرای مردم، ملاک مشروعیت حکومت را قانون الهی میداند و در همین رابطه خطاب به شورای نگهبان که نقش تطبیق مقررات و قوانین را با احکام الهی و منابع دینی به عهده دارد میفرماید: اصولا آنچه باید در نظر گرفته شود خداست نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنان حرفی میزنند که بر خلاف اصول قرآن است، بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند، انبیاء همین طور عمل میکردند مثلا موسی در مقابل فرعون مگر غیر از این کرد؟ مگر موافقی داشت؟ (همان: 13 / 53) از سوی دیگر امام+ از حق مردم در تشکیل حکومت اسلامی غفلت نورزیده و فرمود: «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد».
رهبری حضرت امام خمینی+ نیز علیرغم نفوذ فوقالعاده خود و با اینکه تمام تصمیماتش به دلیل برخورداری از اعتماد عمومی با اقبال مردم مواجه میشد ولی سهم اصلی را در تحقیق نظام حکومت اسلامی و تحقق و عینیتیابی نظام ولایت فقیه به مشارکت مردمی میداد فلذا در اولین گام نوع نظام را به آرای عمومی ارجاع داد که بیش از 98% مردم، تشکیل نظام جمهوری اسلامی را مورد تأیید قرار داداند و با انتخاب نمایندگان خود در مجلس خبرگان قانون اساسی و نهایتا تأیید آن قانون با آرای مستقیم خود، مهر تأیید بر قانون اساسی زدند."