Abstract:
در تاریخ ادبیات فارسی، پاره ای از نوشته ها با نام عمومی شناخته می شوند . « مجالس »مجالس از نظر نوع شناسی ادبی در ردة ادبیات تعلیمی جای می گیرد و از فروع آن به،(oratory) شمار می رود. از مهم ترین سرچشمه های مجلس گویی یا خطا بة منبریتعلیمات و ارشادات قرآن کریم و نهج البلاغه است. موضو ع مجالس، غالبا وعظ وتذکیر است و با مفاهیمی همچون خطابه، تبلیغ، تعلیم، نصیحت، ارشاد، تذکیر و پند واندرز در هم می آمیزد و گاه یکجا و با ارزش یکسان به کار می رود. در این نوع ادبی،سخنور با بیان هنجارهای اخلاقی و نشان دادن ناهنجاری ها برای اصلاح اندیشه و رفتارجامعه گام برمی دارد. مجالس وعظی صوفیه به دو شکل عام (منبری ) و خاص(خانقاهی) تشکیل مییافته و هر یک شرایط و آداب ویژهای داشته است.بلاغت » مجلسگویی عام، بلاغتی خاص، جدای از بلاغت ادبی می طلبد و بهمعروف است که دارای ساختار، ویژگی ها و عناصری مشخص است . در این « منبریجستار، به روش توصیفی- تحلیلی سیر تطور این موضوع از آغاز تا پایان عصر صفویمورد بررسی واقع شده است.
Machine summary:
در مـورد مجـالس بعضـي از مشايخ نيز آثار مستقلي در دست است ؛ مانند مجالس احمد غزالي و مجالس سبعه و فيه ما فيه جلال الدين رومي و چهل مجلس علاءالدولة سمناني و ملفوظـات نظـام الـدين اولياء (فوائد الفؤاد) و نيز ملفوظات خواجه عبيدالله احرار» (پور جوادي ، ۱۳۸۰: ۵۳).
تشريفات وعظ معمولاً رسم مشايخ صوفيه در آغاز مجلس گويي بدين گونه بوده اسـت کـه بعـد از ورود شيخ به مجلس و قبل از آغاز سخن ، قاري ، آيه يا آياتي از قرآن را تلاوت مي کرده و شيخ سخنان خود را درباره همان آيه يا آيات بيان مي نموده است .
اگـر قول صاحب تذکره الاولياء مقرون به صحت باشد، بايد آغاز مجلس گويي منبـري را از نيم ة اول قرن سوم دانست اما از سويي نيز جنيد بغدادي را نخستين عالمي دانسـته انـد که در علم توحيد مجلس گفت ( بهار، ۱۳۶۹: ۲/ ۱۸۵) و چنان کـه پيشـتر نيـز گفتـيم ، مجالس وعظ صوفيه در آغاز وعظ صرف نبود و با مسائل تصوف و تحقيـق و توحيـد به هم آميخته بود و از عصر يحيي بن معاذ رازي استقلال يافت .
«اين شيوة ثبت اقوال و افکار مشايخ صوفيه و وعاظ ايشان ، گويا از عصر ابوسعيد و مجالس وعظ وي مرسوم شده است و حالات و سخنان شيخ ابوسعيد از جمـال الـدين لطف الله ميهني و اسرار التوحيد از محمد بن منور را از نخسـتين نمونـه هـاي مجلـس نويسي مي توان بر شمرد؛ بنابراين نخستين نمونة مجلس نويسي صـوفيانه را بـه شـکل رسمي بايد از مجالس شيخ ابوسعيد ابي الخير دانست .